نماینده دفاع از کار کابینه شهیدرئیسی از بالادستی نداشتیم. کابینه سیزدهم عادی نرفته بود که عادی و فقط با یک انتخابات جمهوری کنار گذاشته شود. قبل از تعیین وزرای پیشنهادی، راست و چپ بالادستی تغییر کرده بود. فقط کافی بود روز رای اعتماد مجلس به کابینه پیشنهادی برسد تا بتوان از ساختار قدرت پنهانی شکل گرفته برای دیده شدن معاونین یک و دو رونمایی کرد. اینجاست که میگم کابینه دولت سیزدهم غافلگیر شدند، وقتی که قدرت از دست رفته را با شهادت رئیسی ملاحظه کردند.
در این هنگام وزرای دولت سیزدهم اولین کسانی بودند که متوجه غیبت شهید رئیسی و چالش پیش رو شدند. چراکه کل قدرت آنها در همان حضور رئیس، پنهان بود.
من خاطره ای بازخوانی کنم از زمان تحویل دولت احمدی نژاد به روحانی. در آن هنگام روزنامه ها می نوشتند که برخی بادیگارد های کابینه دولت احمدی نژاد هنگام تحویل قدرت مقاومت میکردند، ولی مجبور به تمکین شدند.
حال فکرش را بکنید یکی از مهم ترین چالشهای کابینه دولت سیزدهم رای آوردن تمامی وزرای پیشنهادی کابینه پزشکیان بود. آیا این همراه با عدالت بود؟
نه لزوما
قدرت بود که حرف اول را میزد. کسی بعنوان مخالف کاری نمیتوانست بکند. صحبت از مقاومت یکی دو تا بادیگارد هم نبود. ضعف امکانات جناح مخالف، ولو در عین به دست داشتن حق و حقیقت بود که منجر به شکست آن شد.
این ضعف چنان بود که گویی جناح مخالف به کارزار برود درحالیکه حتی شمشیر نداشته باشد. عدم برآورد درست از آنچه که در پیش بود دلیل شکست بود.
برخی در چنین شرایطی ضمن لالمونی فقط اکتفا کردند به بازخوانی خاطرات رفسنجانی که چندان بیراه نبود، ولی کافی هم نبود.
خاطرات ۳۱ مرداد ۱۳۸۰ هنگام رای آوردن کل کابینه خاتمی رفسنجانی نوشته بود که او حرفهای خوبی زد، حرفهای سستی هم زد. کل کابینه پیشنهادیش هم رای آورد.
مقایسه این دو رای آوردن در چنین شرایطی هم چندان مناسب بنظر نمیرسد. دلیلش هم این است که ما قرار نیست تاریخ نانوشته را با بازخوانی گذشته شبیه سازی کنیم.
دقت کنید این وسط رئیس جمهوری داشتیم که پرواز بی بازگشت داشته. شهادت او و کابینه محرز بوده.
هنگام تحلیف ریاست جمهوری پزشکیان اسماعیل هنیه در محل اقامتش در تهران با موشک ترور میشه. این وسط آدم کشته شده و از این جهت، پیروزی پزشکیان شباهتی به پیروزی خاتمی در انتخابات نداره.
حتی خود هاشمی رفسنجانی هم الان در قید حیات نیست. ما نگاه میکنیم به این شرایط.
ضمن اینکه از سمت آمریکا هم الان وضع مثل آغاز دوره خاتمی سال ۸۰ نیست. این آمریکایی که الان منتظر دوباره رای آوردن جانی از زندان بیرون آورده شده، ترامپ است، آن آمریکای زمان خاتمی نیست. این آمریکای کنونی همراه با دوست دیرینه اش اسرائیل، دستش به خون صدها مسلمان فلسطینی آغشته است. ضمن اینکه همراه با اروپا در جبهه اوکراین نیز مشغول جنگ است.
این اشتغال، هم معنیش این نیست که پس گرفتارند و ما کار خودمان را بکنیم. کلیه پروازهای آمریکا به اسرائیل تا فروردین ۱۴۰۴ تعطیل است و این چراغ سبزی است به اسرائیل که تا این زمان حق داشته باشد به جنایات خود ادامه دهد.
در چنین شرایطی که رسانه سانسورچی منفعت را به حق ترجیح میدهند، امیدوارم دادستانی کل کشور از حق مردم و رئیس جمهور شهید دفاع کرده و در این دفاع با تمام قوا وارد شود، و نه مثل آنچه که امروز آنقدر ضعیف دیدیم.
دولت مظلوم رئیسی
کار کرد و تبلیغ نکرد
زیر بنایی داشت کار می کرد
که نتیجه اش بعد ها معلوم می شد
به نظر من رای یک پارچه به وزرا یک توی دهنی بود به آنهایی که پزشکیان را تبلیغ کردند
تا نتیجه ی انتخابشان را ببینند
نه زیر بنا درست می شود و نه سفره مردم بزرگ می شود
ما ازین تو دهنی ها زدن زیاد دیدیم.
بنظر من وقتی دولت روحانی داشت پاستور رو تحویل شهید رئیسی میداد همون موقع خیانتها براش محرز شد، فقط نمیدونست که ظرف سه سال هم باید دار فانی رو با شهادت وداع بگه
ی کتابی بود به اسم بهلول عاقل، قطع جیبی که دهه شصت بچه ها میخواندند. ما این رو میخواندیم و میگفتیم دوران شاگرد امام جعفرصادق علیه السلام و بعد از آن در حکومت های بعدی. فکرش رو نمیکردیم که جمهوری اسلامی زمانی به اینجا برسه که بگیم بلکه لازمه دوباره این کتاب قطع فوق جیبی و مینیاتوری چاپ بشه تا همه بخوانند