Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers
Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers

آقای عراقچی: من تعیین میکنم کی صلح کنیم !

موضع عجیب عراقچی ساعتی پس از حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به تهران: به‌شرط آنکه رژیم اسرائیل تهاجم غیرقانونی خود علیه مردم ایران را تا ساعت ۴ صبح امروز متوقف کند، ما نیز قصدی برای ادامه پاسخ نداریم


آنچه مشخص است: این رژیم اسرائیل بود که جنگ را آغاز کرد نه ایران. 

در حال حاضر توافقی در موضوع آتش‌بس یا توقف عملیات وجود ندارد. با این حال به‌شرط آنکه رژیم اسرائیل تهاجم غیرقانونی خود علیه مردم ایران را تا ساعت ۴ صبح امروز متوقف کند، ما نیز قصدی برای ادامه پاسخ نداریم. 

گفته شده تصمیم نهایی درخصوص توقف عملیات نظامی از سوی ایران متعاقبا اعلام خواهد شد.

عراقچی یه طوری حرف میزنه که انگار جای کل ملت ایران تصمیم گرفته، عزیزم تو و اون رئیس جمهور ترسویی که خون ما رو تو شیشه کرده بدونید : اگر مجلس رو هم خریده باشید سه سال دیگه به جای تمام زخم های که در این جنگ با همراهی اسرائیل و آمریکا به ملت زدی ازت دیه میگیریم و به جای شهدا قصاصت می کنیم. 

دیگه امروز همه می دونند که رئیس شورای عالی امنیت ملی همین رئیس جمهور پزشکیانه که عملا هر غلطی می‌کنه بجای اینکه صاف بیاد لااقل مثل ترامپ بگه که مردم بدونن. میگن صلاح دید شورای عالی امنیت ملی بوده. 

رابطه دو تا بچه

روز اولی که برای کار رفتم گفتن نیروی قبل از تو حاشیه زیاد داشته، تو خوبی و ظاهراً حاشیه نداری.

من بندرت می آمدم سر کار و اکبر هم همین طور. فقط گفته بودن که این پسر خواهر مدیره و طلاق گرفته. 

جای ما یک مرکز تفریحی گردشگری بزرگ، آرامگاه فردوسی، هست. یک روز اومدم دیدم تبلیغ اون رو حذف کرده اند و بجایش تبلیغ سرویس های اکبر رو گذاشته اند! روز آخری که داشتم میرفتم نصف تبلیغ های آرامگاه جایگزین داشتن.

برای اول سال زنگ زدن و گفتن اکبر گفته به وعده عمل کنیم و به این بگیم بیاد سرکار.

زنگ زدن و من رفتم. هنوز چند ماهی از سرکار آمدن ترامپ نگذشته بود. دختر افغانی رفته بود و پشت سرش میگفتن آیفون صد میلیونی اش رو تو اینستا گذاشته که داشته رجیستر می‌کرده. آره، چقدر پولدار بوده.

از آن زمان که من نیرو بودم نیروها یکی پس از دیگری میرفتن و هر رفتنشان گویی توسط من بود! طوری این رفتنه رو به من بعنوان مخابرات (!) انتساب میدادن که خود نیروهای قبلی هم باورشون میشد که من آنقدر مهم و عزیز بوده ام که از گل پایین تر کسی بهم نمیگه.

به نیروی جدید همه خصوصیات من رو میگفتن. به این یکی گفته بودن بدون اجازه تو آب نخوره. اگر لحظه‌ای از اتاق بیرون می‌رفت با شک و تردید به جیب های من نگاه میکرد. اگر دستشویی میرفتم و اون من رو نمی‌دید شروع میکرد به صدا زدن اسمم!

یکی از همین روزها نیروی جدید گفت اکبر برای همیشه رفت!

گفتم اکبر پسر خواهر مدیرهاست. برای چی بره؟!

فرداش اومد گفت برگشته! صبح رفته و بعدازظهر برگشته.

می‌دیدم که نیروی جدید با اکبر پچ پچ می‌کنه.

اکبر دیگه اکبر سابق نبود. اون رمزارزهای همستر رو تبلیغ میکرد و حالا جیبش پر از رمز ارز بود.

ترامپ اومده بود سرکار و ایلان ماسک، رئیس رمزارزها، شده‌بود وزیر کارآمدی و بهره وری. ایلان ماسک فرهنگ فشار برای نگه داشتن نزدیکان خودش داشت. یعنی مشروب و خوردن قرص های صنعتی مخدر در مهمانی هایی که ترتیب میداد از جمله شرایط ماندگاری  مدیرهایش بود. او اینها رو ترتیب میداد و تبلیغ میکرد.

یک روز می‌دیدی سر صبحه و اکبر انگار هذیان میگه. طول می‌کشید تا ساخته بشه.

میگفتن از زن طلاق گرفته است و یک دختر هم داره!

اکبر شده بود دوست نزدیک نیروی دائمی که اون هم زن یکی دیگه بود. کسیکه موقع حضور دولت رئیسی اگر دستمون اتفاقی میخورد به دستش و عذرخواهی میکردیم بازم نمی بخشیدمون، حالا نیروی دائمی دیگه رو بغل میکرد، جلو چشم من!

یک وقت می‌دیدی دختره طبقه دوم جیغ میزد، مثل جیغ زن و شوهرها! می‌دیدی چیزی نشده! دوتا بچه دارن بچگی میکنن

به این دوستی این دوتا میگفتن رابطه دو تا بچه. دوتا بچه از جنس مخالف که یکی دهه شصتی و دیگری دهه هفتادی بود

نمی‌دونم که حالا ایلان ماسک داره می‌ره کنار رفتار اکبر هم تغییر می‌کنه یا نه. فعلا که ترامپ روی کار اومده و کسانی که به کاپیتول حمله کردن قهرمان شده اند. این بخش خصوصی که من تویش کار میکردم بیشتر وابسته و تابع قوانین ایالات متحده آمریکا بود تا ایران. اصلا دولت پزشکیان در ایران هم با شهادت شهید رئیسی بیشتر هماهنگه با ترامپ و اسمش هم وفاق به معنای توافقات با ترامپه.

سایت دیوار بی اجازه از کوکی ها سواستفاده می کنه

سایت دیوار خیلی بد شده.

از وقتی با هوش مصنوعی برا آی پی من شغل انتخاب میکنه، کلا زشت ترین و ناجورترین شغل ها برام می آید. از کوکیزهام استفاده می‌کنه. بعد هم میگه به حریم شخصیم احترام می‌ذاره!

با چت دستیار هم که حرف زدم ته هر پیغام اسم فامیل می‌پرسه.

دنبال سایت کاریابی و خرید فروش جایگزین گشتم و یک سایت بین المللی عربی (سوق المفتوح) پیدا کردم که اونم بدرد نخور بود.

سایت های کاریابی و استخدامی جابینجا و جاب ویژن و ای استخدام و یه چندتا دیگه هم قبلاً بررسی کردم که اینها هم خوب نبودن.

به یک اجماعی برسیم تا سایت جایگزین پیدا کنیم.

فکر کنم از بالا باید تغییرات صورت بگیره و این بد شدنه با تغییر دولت ایران و ترامپ هم تشدید شده باشه.

____________________

The Divar.ir website has become very bad.

Ever since it uses artificial intelligence to select jobs for my IP, it has been offering me the ugliest and most awkward jobs. It also uses cookies. Then it says it respects my privacy!

When I spoke to the assistant chat, it asked for my last name at the bottom of every message.

I looked for an alternative job search and buying and selling site and found an international Arabic site (Opensooq), which was also useless.

I have already checked the job search and employment sites Jabinja, Job Vision, E-Recruitment, and a few others, and they were also not good.

Let's reach a consensus to find an alternative site.

I think changes need to be made from the top, and this has gotten worse with the change in the Iranian government and Trump.

مردم خود تصمیم میگیرند که با دروغ پردازی های ترامپ باشند، یا با راست دولت

در جریان مذاکره ایران-آمریکا (مسقط) از بابک زنجانی رونمایی شد. یعنی درست آنموقع که من اسمش رو در وبلاگم زنده کردم، از او رونمایی شد. ترامپ میتوانست گزینه های دیگری مثل خاوری، رامبد جوان و خیلی اختلاس گران دیگر که بازیگرش بودند رونمایی کند، ولی این بار او را انتخاب کرد.

شاید این رونمایی برای نشان دادن قدرت نفوذش در کشور برای تخریب باشد. بابک زنجانی در تمامی مراحل دادگاهش حرف هایی که میزد، کدی بود که دیگری برای او نوشته بود. مثلا در یکی از جلسات دادگاه اعلام کرد راننده ماشین مرحوم نوربخش بوده است. مرحوم نوربخش وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی در سال 82 براثر تصادف فوت کرد. مقصر صد درصد راننده ماشین او شناخته شد.

همان موقع که تصاویر او را در تلویزیون پخش کردند ما گفتیم کشتندش.

برای مرحوم نوربخش پرونده ای تشکیل شد که در جریان آن گفته شد دسترسی به آرشیو صدا وسیما و مجلس نداشتند. آنجا گفتند که مرحوم نوربخش در اقتصاد کشور نقش راهبردی داشته و تاسیس بانک های خصوصی پیشنهاد وی بوده است.

بابک زنجانی که امروز در جریان مذاکرات آمریکا و ایران از کلی ماشین و هواپیما و ناوگان ریلی که بدست آمریکا توسعه داده بشه حرف میزنه، ادعای دروغین کرده که راننده ماشین مرحوم نوربخش بوده!

مرحوم نوربخش سال 82 تصادف میکنه. یکی دیگر از اعضای خانواده او (سید تقی نوربخش) سال 97 که در کنار دولتی ها بوده، تصادف میکنه و جان سالم به در میبره. مشابه این جریان برای شهید رئیسی، در هلی کوپترش سال 1403 رخ میدهد. او که پس از واژگونی وزیر ورزش خود، قربانی بعدی بود اعلام شد که در یک سانحه هوایی کشته شده است. کمی بعد قاضی رازینی و قاضی مقیسه دو قاضی دادگاه کیفری در حین خدمت توسط آبدارچی شهید میشوند. این دو نقش مهمی در پیگیری های اولیه جریان سانحه هوایی شهید رئیسی داشتند. با شهادت آنها بخش مهمی از پرونده پاک شد.

آیا در سال 1424 بابک زنجانی دیگری پیدا میشود که بگوید خلبان شهید رئیسی بوده است؟ یک چند سال هم به 1424 به دلیل شهادت دو قاضی پرونده دادستانی اضافه کنیم که خط سیر پیگیری اسناد گم شده است.

اگر الآن عکس رامبد جوان رو جستجو کنید، لحظه ای در حال تولید عکس در کنار این و آن بوده است. حتی عکس ها رو از آرشیو برمیدارد. یک کسی مثل رامبد جوان حرف های حسابی سیاسی میزند، و زن عریان او (با لباس حریر) در حالیکه باردار است راهی کانادا و خانه پدری میشود.

خاوری هم همینطور. علی دایی گزینه دیگر است. او در کنار بابک زنجانی و کنار سایر عوامل دیکته کننده ترامپ در حال عکاسی بوده است.

آن ها برای مردم حرف نمیزنند. فقط عکس میگیرند تا روزیکه وقتش شد ترامپ در مذاکره دیگری از آن ها آنطور که دلش خواست پرده برداری کند.

اینجاست که مردم تصمیم میگیرند با دروغهای ترامپ بمانند و یا با واقعیت دولت پر از نفوذی در ایران.


_____________

During the Iran-US negotiations (Muscat), Babak Zanjani was unveiled. That is, he was unveiled right when I revived his name on my blog. Trump could have unveiled other options such as Khavari, Rambod Javan, and many other embezzlers who were his actors, but this time he chose him.
Perhaps this unveiling is to show his power of influence in the country for destruction. Throughout his trial, Babak Zanjani’s words were code that someone else had written for him. For example, in one of the court sessions, he announced that he was the driver of the late Nourbakhsh’s car. The late Nourbakhsh, Minister of Economy and Governor of the Central Bank, died in an accident in 2003. His driver was found 100% guilty.
As soon as his pictures were broadcast on television, we said they killed him.
A case was filed against the late Nourbakhsh, during which it was said that they did not have access to the archives of the Iranian Broadcasting Corporation and the Parliament. They said that the late Nourbakhsh had played a strategic role in the country’s economy and that establishing private banks was his suggestion.
Babak Zanjani, who is talking about all the cars, planes, and rail fleets that will be developed by the US during the US-Iran talks today, has falsely claimed that he was the driver of the late Noorbakhsh's car!
The late Noorbakhsh had an accident in 2003. Another member of his family (Seyed Taghi Noorbakhsh) who was with the government in 2018 had an accident and survived. A similar incident occurred with Martyr Raisi in his helicopter in 2014. He was the next victim after his Sports Minister was overthrown and was announced to have been killed in a plane crash. Shortly after, Judge Razini and Judge Moghiseh, two judges of the criminal court, were martyred while on duty by Abdarchi. These two played an important role in the initial follow-up of the Martyr Raisi plane crash. With their testimony, an important part of the case was cleared.
Will another Babak Zanjani be found in 2044 to say that he was Martyr Raisi's pilot? Let's add a few years to 2044 due to the testimony of two judges in the prosecution case, whose track record of pursuing documents has been lost.
If you search for Rambod Javan's photo now, he has been producing photos alongside this and that for a moment. He even takes photos from the archive. Someone like Rambod Javan makes political statements, and his naked wife (in a silk dress) leaves for Canada and her father's house while pregnant.
The same goes for Khavari. Ali Daei is another option. He has been photographed alongside Babak Zanjani and other Trump-dictating agents.
They don't speak for the people. They just take photos until the day Trump comes to unveil them in another negotiation as he pleases.
This is where people decide to stay with Trump's lies or with the reality of a government full of influence in Iran.

قدرت پنهانی شکل گرفته

نماینده دفاع از کار کابینه شهیدرئیسی از بالادستی نداشتیم. کابینه سیزدهم عادی نرفته بود که عادی و فقط با یک انتخابات جمهوری کنار گذاشته شود. قبل از تعیین وزرای پیشنهادی، راست و چپ بالادستی تغییر کرده بود. فقط کافی بود روز رای اعتماد مجلس به کابینه پیشنهادی برسد تا بتوان از ساختار قدرت پنهانی شکل گرفته برای دیده شدن معاونین یک و دو رونمایی کرد. اینجاست که میگم کابینه دولت سیزدهم غافلگیر شدند، وقتی که قدرت از دست رفته را با شهادت رئیسی ملاحظه کردند.

در این هنگام وزرای دولت سیزدهم اولین کسانی بودند که متوجه غیبت شهید رئیسی و چالش پیش رو شدند. چراکه کل قدرت آنها در همان حضور رئیس، پنهان بود.

من خاطره ای بازخوانی کنم از زمان تحویل دولت احمدی نژاد به روحانی. در آن هنگام روزنامه ها می نوشتند که برخی بادیگارد های کابینه دولت احمدی نژاد هنگام تحویل قدرت مقاومت میکردند، ولی مجبور به تمکین شدند.

حال فکرش را بکنید یکی از مهم ترین چالش‌های کابینه دولت سیزدهم رای آوردن تمامی وزرای پیشنهادی کابینه پزشکیان بود. آیا این همراه با عدالت بود؟

نه لزوما

قدرت بود که حرف اول را میزد. کسی بعنوان مخالف کاری نمی‌توانست بکند. صحبت از مقاومت یکی دو تا بادیگارد هم نبود. ضعف امکانات جناح مخالف، ولو در عین به دست داشتن حق و حقیقت بود که منجر به شکست آن شد. 

این ضعف چنان بود که گویی جناح مخالف به کارزار برود درحالیکه حتی شمشیر نداشته باشد. عدم برآورد درست از آنچه که در پیش بود دلیل شکست بود.

برخی در چنین شرایطی ضمن لالمونی فقط اکتفا کردند به بازخوانی خاطرات رفسنجانی که چندان بیراه نبود، ولی کافی هم نبود.

خاطرات ۳۱ مرداد ۱۳۸۰ هنگام رای آوردن کل کابینه خاتمی رفسنجانی نوشته بود که او حرفهای خوبی زد، حرفهای سستی هم زد. کل کابینه پیشنهادیش هم رای آورد.

مقایسه این دو رای آوردن در چنین شرایطی هم چندان مناسب بنظر نمیرسد. دلیلش هم این است که ما قرار نیست تاریخ نانوشته را با بازخوانی گذشته شبیه سازی کنیم.

دقت کنید این وسط رئیس جمهوری داشتیم که پرواز بی بازگشت داشته. شهادت او و کابینه محرز بوده.

هنگام تحلیف ریاست جمهوری پزشکیان اسماعیل هنیه در محل اقامتش در تهران با موشک ترور میشه. این وسط آدم کشته شده و از این جهت، پیروزی پزشکیان شباهتی به پیروزی خاتمی در انتخابات نداره.

حتی خود هاشمی رفسنجانی هم الان در قید حیات نیست. ما نگاه میکنیم به این شرایط.

ضمن اینکه از سمت آمریکا هم الان وضع مثل آغاز دوره خاتمی سال ۸۰ نیست. این آمریکایی که الان منتظر دوباره رای آوردن جانی از زندان بیرون آورده شده، ترامپ است، آن آمریکای زمان خاتمی نیست. این آمریکای کنونی همراه با دوست دیرینه اش اسرائیل، دستش به خون صدها مسلمان فلسطینی آغشته است. ضمن اینکه همراه با اروپا در جبهه اوکراین نیز مشغول جنگ است.

این اشتغال، هم معنیش این نیست که پس گرفتارند و ما کار خودمان را بکنیم. کلیه پروازهای آمریکا به اسرائیل تا فروردین ۱۴۰۴ تعطیل است و این چراغ سبزی است به اسرائیل که تا این زمان حق داشته باشد به جنایات خود ادامه دهد.

در چنین شرایطی که رسانه سانسورچی منفعت را به حق ترجیح میدهند، امیدوارم دادستانی کل کشور از حق مردم و رئیس جمهور شهید دفاع کرده و در این دفاع با تمام قوا وارد شود، و نه مثل آنچه که امروز آنقدر ضعیف دیدیم.