خبرنگاری از بندرعباس پیگیر علت غفلت در آتش سوزی بندر شده بود. میگفت رسانه بومی برای خود بندر نداشتیم و آنچه از بندر منتشر میشد از خبرنگاران تهران نشین با همکاری تنگاتنگ روابط عمومی سازمان بنادر بود. وقتی حرف از اسکله بندر میشود از تهران دعوت میکنند که بیایند بازدید از بندر داشته باشند.
حرفش درسته، ولی خود مردم بندر عباس هم عدالت اداری درستی ندارند.
ما یه روز اومدیم از بازار بندر قطعه الکترونیک ارزون بخریم، چون میگفتن همه از مرز دریای جنوب وارد میشه و تبلیغ آنجا رو میکردن. کسی چیزی ارزون نمیداد و بازار تهران ارزون تر از جنوب و بندر با اون همه انباشت کالا بود.
یه بار دیگه هم مسابقه رسانه دریایی گذاشتند و ما از مشهد با فاصله برنده جایزه میشدیم. آنقدر مسابقه را تمدید کردند که وقتی ما دانشجو بودیم و در جریان کلاس ها افتادیم با تمدیدهای پی در پی نتوانستیم جلو برویم و نفهمیدیم که آخرش برنده مسابقه از شهرهای جنوبی و بومی استان چطور سکه ها رو برد. طوری بود که دیگه من هرگز مسابقه دیگری شرکت نکنم و آرزوی حضور چند خانواده با ایمان اهل علم و رقابت به دلم بمونه.
این در مورد بندرعباس و دیگه در مورد کردستانه. یکی دیگه از مرزهای واردات کالا همونجاست. آخرین باری که در مسابقات ملی با میزبانی دانشگاه کردستان هم شرکت کردیم همین طور بود. یعنی ما برنده جایزه میشدیم و آن را به طرز معنی داری فقط به دانشجویان خودشون دادند!
خیلی برام جالبه که مرز واردات کالا داریم و هرچه هست آنقدر تقلب تو روز روشن دارند!