Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers
Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers

تبادکان آره، هزارمسجد نه

از وقتی ساکن شهر توس شده ایم، بقدری کج فهمی های مسئولین خار تو چشم ما شده که صبح بلند میشویم و روی یکی از موضوعاتی که اونها مطرح کرده اند چند بار پیچ میخوریم. نمونه اش، بعد از شهرک صنعتی توس، تبدیل روستای تبادکان به شهرستان تبادکان تا پوشش دادن شهر توسه.

در نگاه اول، این امری عادی بنظر میرسه، مخصوصا که آموزش و پرورش هربار میخواد معلمی رو از شرق مشهد بالای پنج تن به شمال غربی تا جای رادکان بفرسته از اصطلاح تبادکان استفاده میکنه، ولی در عمل موضوع دیگری پیش می آید.

تبادکان روستایی در شمال مشهد و جایی نزدیکی حرم مطهر رضوی هست که چون محروم مانده بود، در طول زمان به آن رسیدگی شد. مقبره پنج تن از امامزادگانی که حرفشان بود، ولی آستان مقدس آنها پنهان بود را هم پیدا کردند. کلی سرو صدا راه انداختن که روستایی های مقیم تبادکان با آنها که اصالتا تبادکانی هستند در حال برگزاری رقابت های فوتبالی هستند. حالا این تجربه خوبی شده برای مسئولین که شهر باستانی توس و آرامگاه فردوسی که بیست و پنج کیلومتر با تبادکان فاصله داره بکنن زیرمجموعه این روستا! یعنی یک مجموعه ای که روستای پاژ آن میشه زادگاه حکیم ابولقاسم فردوسی، و روستای کارده آن زادگاه پیرپالان دوز و عارف دوره صفویه، با اونهمه سابقه تاریخی پیش از اسلامش بشه زیرمجموعه تبادکانی که تازه کشفش کرده ان! تبادکانی که حرف از اصالت خراسانی میزنه و سایر مردم مناطق حومه میشن مقیم آن. تبادکانی که در دشت واقع شده و یکی از کوه های هزارمسجد به آن نزدیک میشه رو از بخش بکنن شهرستانی مثل بینالود تا شهرتوس و رادکان. کوه های بینالود یک اسم قشنگی داشتن، و هزارمسجد نمیتونه جای زیبایی مثل بینالود باشه.

البته، از این مسئولین هیچ چنین کارهایی بعید نیست، مخصوصا که میبینی یک خیابان بزرگ به نام بلوار توس راه انداخته ان که از شماره یک شروع میشه و تا شماره 180 میره! هربار هم مسئولی قدم گاه میشه برای شهر توس، یکی از همین خیابان های توس رو انتخاب میکنه و اونجا میگه "شهر توس رو تا همین جا هم درست کنید خوبه". حالا ما توس 44 داریم که میشه بلوار خیام و وضع خوبی داره و این مسئول مثلا رفته توس 70 و این حرف ها رو میزنه! یعنی زحمت بالاتر رفتن تا توس 170 و از آنجا بلوار شاهنامه که دقیقا مکان آرامگاه فردوسی هست رو هم بخودش نمیده. خود شهرداری چی ها وقتی میخوان حرف از بولوار توس بزنن مثلا میگن اهالی بزرگترین روستای بلوار توس!

شهرداری منطقه منفصل 12 میره خیابان دانشگاه که جایی وسط شهر و بالا نشینه. اونجا به موسسه حکیم توس سری میزنه و میگه مجمع دوستداران حکیم توس تشکیل بدیم! قشنگ تبلیغ یک موسسه که این نام رو یدک میکشه ولی در شهر توس حضوری نداره میکنه.

شهر توس از قدیم شهر توس بوده. حتی اگر نام بلوار شاهنامه رو به خیابان هایش بگذاریم و یک خیابان وسیع به نام بلوار توس تعریف کنیم. نام قدیم جایی که الآن بهش میگیم مشهد هم زمانی توس بوده. امروز، حتی آموزش پرورش هم اونقدری به خودش جرئت نمیده که وقتی حرف از شهر توس میزنه اون رو با تبادکان برابر بگیره.

مسئولین شهری و دولتی ها مراقب حرف زدن ها و اعمالشون باشن.

__________________

Since we have been living in Toos city, the misunderstandings of the authorities have become so much a thorn in our side that we get up in the morning and stumble over one of the issues they have raised several times. An example is the transformation of the village of Tabadkan into the city of Tabadkan after Toos Industrial Park, to cover the city of Touseh.

At first glance, this seems normal, especially since the Ministry of Education and Training uses the term Tabadkan every time it wants to send a teacher from the east of Mashhad to the northwest to Radkan, but in practice, a different issue arises.

Tabadkan is a village in the north of Mashhad, near the holy shrine of Razavi, which was neglected and was taken care of over time. The tombs of five of the Imamzadehs who were mentioned, but whose holy shrines were hidden, were also found. They made a lot of noise that the villagers living in Tabadkan were holding football competitions with those who are originally from Tabadkan. Now it has become a good experience for the authorities to make the ancient city of Toos and the tomb of Ferdowsi, which is twenty-five kilometers away from Tabadkan, a subdivision of this village! That is, a complex in which the village of Pazh, the birthplace of Hakim Abolghasem Ferdowsi, and the village of Kardeh, the birthplace of Pirpalan Douz and the Safavid mystic, with all its pre-Islamic historical background, will become a subdivision of Tabadkan that they have just discovered! Tabadkan that speaks of Khorasani origin and other people from the surrounding areas will live in it. Tabadkan, which is located in the plain and one of the Hezarmasjid mountains approaches it, will be divided into a county like Binalood up to Toos and Radkan. The Binalood mountains had a beautiful name, and Hezarmasjid cannot be a place as beautiful as Binalood.

Of course, such actions are not unlikely from these authorities, especially since you see that they have built a large street called Toos Boulevard that starts at number one and goes to number 180! Every time an official steps in, he chooses one of these Toos streets for Toos city and says, "It's good to build Toos city up to this point." Now we have Toos 44, which is Khayyam Boulevard and is in good condition, and this official, for example, goes to Toos 70 and says these things! That is, he doesn't bother going up to Toos 170 and from there to Shahnameh Boulevard, which is exactly where Ferdowsi's tomb is. When the municipality officials themselves want to talk about Toos Boulevard, they say, for example, that they are the residents of the largest village on Toos Boulevard!

The municipality of the 12th separate district goes to Daneshgah Street, which is somewhere in the middle of the city and up. There, they visit the Hakim Toos Institute and say, "Let's form a Hakim Toos Friends' Association!" It's a nice way to advertise an institution that bears this name but has no presence in Toos city.

Toos city has been a city of Toos since ancient times. Even if we name its streets after Shahnameh Boulevard and define a wide street as Toos Boulevard. The old name of the place we now call Mashhad was once Toos. Today, even the education department does not dare to equate Toos with Tabadkan when talking about it.

City and government officials should be careful about what they say and do.

شهرک صنعتی توس- گوشتش برای من، استخونش برای تو

از وقتی تبلیغ خط سه مترو رو برای دانشگاه آزاد مشهد کرده ان، ترافیک های نامتعارف جای بزرگراه درست شده که اغلب مال شهرک صنعتی های بالا دستیه. یعنی دیگه شهرک صنعتی توس رفت تو زاویه و به جایش شهرک صنعتی های دیگه قراره دودزا بشن.

گفته ان که میخوان دیگه فاضلاب به کشفرود نریزند و در عوض از پساب استفاده کنن. همین جا ناز دردانه شهرک  صنعتی توس که در کنار پارک علم و فناوری دو در درخشان منطقه محسوب میشود، گفته که ما صنایعی داریم که نه تنها برای آن ها لازمه آب تصفیه شده استفاده بشه، بلکه خود یک دور دیگر نیز آب را تصفیه میکنیم.

درست در همین لحظه که مزایای شهرک صنعتی توس شناخته میشود، تصمیم گرفته میشود که شهرستان بینالود با پایه رشته کوه بینالود از منطقه، تافته جدا بافته شود: شهرکی که نام توس را یدک میکشد، ولی قرار است بخشی از طرقبه و شاندیز فرض شود؛ طرقبه و شاندیزی که تبلیغات گسترده و فراوان آنها از پیش از انقلاب صورت گرفته بود. یعنی شهرکی در شاندیز داریم که به اسم شهر توس منسوب شده است، ولی شهر توس واقعی که آرامگاه فردوسی در آن است، آنجا نیست. قرار است دوباره آرامگاه فردوسی بزرگ را کوچه پس کوچه های فقیر نشین و اتباع حمایت کنند.

گفته اند به دلیل جمعیت اطراف آرامگاه فردوسی شهر توس را قطعا از مشهد و شهرستان بینالود جدا میکنند. اینجا رشته کوه هزار مسجد برجسته میشود و بزرگراهی که آن را قبلا از منطقه جدا کرده است. زمانی، حدود ده دوازده سال پیش، که تازه میخواستند شهر توس را بعنوان محله ای از محلات مشهد در نظر بگیرند، کوه رادکان از رشته کوه هزار مسجد برای تبلیغات مورد توجه قرار گرفته بود، ولی پس از مدتی با افزایش آلاینده ها و گرمایش هوا این منطقه به حال خود رها شد، و بلکه صف آرایی رسانه ای برای آن شد، و بدتر از آن شاهد تخریب آن به دست خود شهرداری مشهد و غیره بودیم.

شهر توس در حال حاضر از اینکه نه بازار قدیمی، مثل بازار سرپوشیده شاهرود و یا بازار سرپوشیده بازار رضای مشهد داشته باشد و نه مرکز مدرنی برای رسیدگی به امور مردم و منطقه رنج میبرد. یک شهرک صنعتی توس و یک نیروگاه حرارتی توس (فردوسی) هم بوده که گستره آن تا خود شاهنامه 14 کشیده شد. دود و آلاینده های آن را تا مدت ها بدون در نظر گرفتن فضای سبز، سد آبی و شهری تحمل کردیم، ولی درست موقع بهره برداری و رسیدگی به امور منطقه، آنها را جدا شده از شهر توس و آرامگاه فردوسی در نظر میگیرند و با موقعیت جغرافیایی کوه های بینالود جدا میکنند!

__________________________


Toos Industrial Town - Its Meat for Me, Its Bones for You

Since they advertised the third metro line for Mashhad Azad University, unusual traffic jams have been created instead of highways, which are mostly for upstream industrial towns. That is, Toos Industrial Town has gone to the corner and other industrial towns are going to be smoke-producing in its place.
They have said that they want to stop dumping sewage into the Kashfarud River and use wastewater instead. Right here, the beauty of Toos Industrial Town, which is next to the Do-Dar Derakhshan Science and Technology Park, is considered the brightest in the region, saying that we have industries that not only require purified water, but we also purify the water ourselves.
Right at this moment when the benefits of Toos Industrial Town are recognized, it is decided that Binalood County, based on the Binalood Mountain Range, will be woven separately from the region: a town that bears the name Toos, but is going to be considered part of Torqaba and Shandiz; Torqaba and Shandiz, whose extensive and abundant advertising had been carried out before the revolution. That is, we have a town in Shandiz that is named after the city of Toos, but the real city of Toos, where Ferdowsi's tomb is located, is not there. The tomb of the great Ferdowsi is supposed to be supported again by the poor and the nationals in the back alleys.
They have said that because of the population around Ferdowsi's tomb, Toos city will definitely be separated from Mashhad and Binalod city. Here, the Hezar Masjid mountain range stands out and the highway that previously separated it from the region. At one time, about ten or twelve years ago, when they were just considering Toos city as a neighborhood of Mashhad, Radkan mountain from the Hezar Masjid mountain range was considered for advertising, but after a while, with the increase in pollutants and the warming of the air, this area was left to itself, and there was even a media lineup for it, and worse, we witnessed its destruction by the Mashhad municipality itself, etc.
The city of Toos currently suffers from not having an old market, like the covered market of Shahroud or the covered market of Reza Bazaar in Mashhad, nor a modern center to handle the affairs of the people and the region. There was also a Toos industrial town and a Toos (Ferdowsi) thermal power plant, which extended to Shahnameh 14 itself. We tolerated its smoke and pollutants for a long time without considering the green space, water and urban dam, but right when it comes to operating and handling the affairs of the region, they are considered separate from the city of Toos and the tomb of Ferdowsi, and are separated by the geographical location of the Binalud Mountains!

اتحاد سلطنت طلب، کوموله و پزشکیان

کافی بود مادر به جمع اضافه شود تا جمع خانواده تکمیل شود. نزدیک بود من  را بطور غریزی بندازند بیرون! در رقابتند‌. اینها که برای هر آزمایشگاه، آزمون و امتحان و تستی نباید به وسط شهر مشهد ارجاع شوند. 

اصلا محدوده آرامگاه بعنوان مرکز شهر توس باید منطقه خودکفایی از شهر مشهد می‌بود. چرا نیست؟

شهر توس را با نام منطقه منفصل ۱۲ شهرداری، منطقه شاهنامه، معرفی کرده اند. چرا شهرداری  مشهد به وظایفش در قبال آن عمل نمیکنه؟ از تاریخ پایان مرحله طرح تفصیلی گذشته و فقط با وعده پل شاهنامه و طرح امکان سنجی مترو خط ۳ دلمان را خوش کرده ایم.

مثال میزنم. همین ورزشگاه وقفی شادروان قیاسی رو در نظر بگیرید. این ورزشگاه که در بلوار توس قرار دارد تاکنون فقط در گوگل مپ، آن هم اسمی درج شده بود. نه خبری از آن در نشان بود و نه خبری در نقشه خود شهرداری!

کل منطقه پر هست از مکانهای وقفی که مردم اهدا کرده اند و اینها بعنوان منابع عمومی درست معرفی نمی‌شوند و همچنان وسط شهر محل ارجای ازدحام جمعیت یکباری است.

این منطقه از شهر، حتی شهرک صنعتی توس هم کار درست و درمون برای مردم منطقه نداره. گو اینکه نظام برده داری درست کرده اند و مردم از اینطرف با بی احترامی به سمت مشاغل سطح پایین گسیل میشوند.

همه راضی

اگر بچه های دهه هفتاد به بالا سمت دهه شصتی ها می افتادند مهم ترین فرقشان این بود که همه موهایشان را رنگ میکردند، ولی الان چیز بیشتری میخواهند. میخواهند بدبختی و بیچارگی را نفرین کنند. موهایشان را بیرون بریزند و نارضایتی خود را با این کار به نظام موجود اعلام کنند.

در این نظم موجود آیا این من بودم که این نظم را بوجود آوردم؟ هر رهگذری انگشت اشاره سمت من میرود و کسی دیگر در تیر رس این اشاره نیست. خب من چه کنم به جز اینکه بهترین فکر و اندیشه ام بین شماها مهاجرته. توسری خور که همه اش نباید تو سرش بخورد!


اتحاد سلطنت طلب، کومله  و پزشکیان

پ.ن.: اولین کاری که پزشکیان کرد، تو روابط خارجیش رفت استقلال اوکراین رو تبریک گفت، تازه میگن پهپاد هم بهش فروخته. حالا معلوم نیست کی به پزشکیان دستور داده این کار رو بکنه. اون وقت در جواب اگر روسیه بیاد، میگن وای وای این روسیه که ما خوشمون نمی‌اومد. اینم نشونه ش!

تیم همراه پزشکیان اون‌هایی بودند که وقتی رئیسی زنده بود با هشتگ #رئوسیه خودشونو مخالف سیاست‌های ایران و وزارت خارجه ایران امیر عبداللهیان می‌دونستند. حالا که با شدت غرب زدگیشون موندن غرب چی میگه تا اجرا کنن( و مطمئناً غرب می‌خواد هر ضد صهیونیستی را از بین ببره) گام  به گام دارن کارایی که علیه ماست رو   اجرا می‌کنن، بعدم خیلی ساده میندازن گردن کسایی که می‌تونستن همکارمون باشن. از همسایه‌های مستقل ضد صهیونیستمون با خبر پراکنی دشمن می‌سازند. 

امروز کسایی به عنوان تیم پزشکیان رای آوردن رفتن اون بالا نشستن که تو جریان هواپیمای اوکراین، ایران را مقصر میدانستند. 

امروز مدیریت امور کشور دست اینهاست.

یادمون نره روز تحلیف ریاست جمهوری پزشکیان، رهبر ملت فلسطین، اسماعیل حنیه، رو شهید کردند. این بار هم یکی دیگه مقصر بود، و نه پزشکیان، کوموله یا سلطنت طلب!