Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers
Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers

پزشکیان ایندفعه از رهبری خرج میکنه

پزشکیان قبلاً از امام علی خرج می‌کرد تا برای خودش آبرو جمع کنه. حالا شروع کرده از آبروی رهبری واسه خودش خرج کنه. به نظر میاد اون کافی نبود. پزشکیان این دفعه از رهبری خرج می‌کنه. سری قبلی از خاتمی و ظریف خرج می‌کرد. حالا اونا رو گذاشته کنار باید خرجشو از رهبری در بیاره. 

واسه اینکه امام علی احتمالاً در نهج البلاغه قدیمی بوده.

ظریف از شورای راهبردی استعفا داد و دلیلش را که اعلام کرد این بود که این همه گزینه اعلام کرده بود و پزشکیان فقط برخی مهره‌ها که نظر خودش بوده را انتخاب کرده. ظریف گفته که پزشکیان از مجموعه نفرات اول که ارائه کردیم، فقط سه نفرشونو انتخاب کرده.

معلوم شد اینکه پزشکیان میگه از نظر کارشناسا باید استفاده کنه منظورش سوء استفاده از  اسم کارشناس‌هاست. یعنی کارشناسا رو بیاره اسمشون رو بلند کنه بعد کار خودشو انجام بده. خودش که هی می‌گفت نمی‌تونم نمی‌کنم بلد نیستم.

تمام دیشب در واکنش به استعفای ظریف بوی بنزین همه جا رو گرفته بود. همزمان هم که طرح هوشمندسازی کارت سوخت الکترونیکی داشت اجرا می‌شد  این ترس مردم از کمبود بنزین رو تشدید می‌کرد‌.

واکنش مردم به هر خبری با بنزین هست. در نتیجه این واکنش

من می‌گشتم ببینم چه خبره. ترامپ گفته امشب جنگ میشه یا نه؟ نگاه می‌کردم خبر مال ۶ روز پیش بوده. باز می‌گفتن که خبر جنگ با اسرائیل از سمت دشمن بازپخش شده.

دیگه تا خبرش خوب همه جا پخش شد و هرکس یک نظری داد بالاخره من فهمیدم قضیه چی بوده. ظریف که معلوم میشه بین اصلاح طلب‌ها محبوبیت داشته استعفا داده. و بلکه این همون عامل تحمل پزشکیان براشون بوده.

برخی وقتی ظریف استعفا داد از لفظ جنگ استفاده کردند و گفتند این ظریف نحیف بوده و برای بحران‌های جنگی چندان مناسب نبوده!

همون موقع که ما این پزشکیان عزل و نصب می‌کرد و ظریف می‌گفتش که نه اینطوری نیست ما انتخاب می‌کنیم.

کلا اصلاح طلبها دارن میگن که این آدما که ما انتخاب کردیم تایید رهبری رو دارن که اگر رهبری تکذیب کنه، میگن دیدین رهبری نذاشت آدمای خوبو بیاریم، نذاشت کار کنیم. همیشه هم میگه، تکذیبم نکنه که مجلس سریع رای بده قبول شن برن

هی می‌خوان بگن نمی‌ذارن ما کار کنیم. الان اگه مجلسم تایید نکنه میگن نگاه مجلس جلومونو گرفت. به این کابینه الان میگن پیرترین کابینه میانگین سنی شون ۶۰ ساله. یه مشت پیرمرد آورده که بخوان هم نمی‌تونن کار کنن.

حالا وزیر پیر باشه یه چیزی، معاون اجراییتم میاری پیرمرد انتخاب می‌کنی. در حالی که معاون اجرایی همش باید بدو بدو بکنه. 

میانگین سنی کابینه روحانی ۵۸ سال بود. میانگین سنی کابینه رئیسی ۵۲ سال بود. کل کلاس کابینه روحانی به همون آذری جهرمی بود. با همون اون شده بود ۵۸ سال. آذری جهرمی که اومد اینترنت بین الملل رو در ایران قطع کرد. بعد می‌گفت خودم توییتر دارم اینترنت ما با شما فرق می‌کنه. ماها فیلتر نیستیم شما آخرینا فیلتر هستین. قشنگ آدمو یاد جمله قلعه حیوانات می‌نداخت که برخی برابرتر ند. همون آذری جهرمی که با تیشرت با دخترا عکس می‌گرفت. اینم جوون کابینه روحانی.

حالا جالب اینجاست که ما رسانه‌ها رو دنبال می‌کردیم و خیلی‌ها حرف نمی‌زدند. قشنگ باید می‌رفتیم توییترا رو که فیلتر شده بود می‌دیدیم. اظهار نظرها رو باید نگاه می‌کردیم. کلی طول کشید تا من خبر ظریف رو رسمی پیدا کردم. خود ظریف گذاشته بود من استعفا دادم. باز بقیه اعضای تشکیل دهنده کابینه پزشکیان همه توییت کرده بودن ما استعفا رو دیدیم. همینطور هی می‌گفتن دیدیم دیدیم تا این بنزین ما رو خفه کرد.

آذری جهرمی احتمالاً گند خیلی بزرگتری داره و هنوز معلوم نشده تا فرصت رونماییش پیش نیومده. او خیانت بزرگتری می‌خواد به ما بکنه.

تضمینی برای موفق بودن برندسازی صنعت غذایی در ایران نداریم

کشور ترکیه برای کیک دو اصطلاح دارد:

آنکه خامه کشی شده باشد یعنی پاستا (pasta) و آنکه مثل بخشی از نان های ما عرضه میشود به عنوان kek شناخته میشود. نان هم به طور جدا کلمه مشخصی در ترکی استانبولی دارد که میشود: ekmek

در ایران کیک همان کیک هست. باقی هرچه باشد شیرینی شناخته میشود، و این شیرینی حتما باید منشئی داشته باشد: مثلا شیرینی دانمارکی، شیرینی آلمانی، اشترودل و امثالهم زیاد داریم.

یک دوره قنادی های ما در پی اهانت دانمارک به پیامبر، نام شیرینی دانمارکی که سالهاست در ایران تولید میشود را تغییر دادند به شیرینی گل محمدی که استقبال هم شد، ولی در سطح همان قنادی ها ماند و صنایع برندساز ما مثل نان رضوی همچنان بسیاری از شیرینی ها و حتی کیکهایشان را با نام دانمارک میسازند!

برندهای ما وقتی نان تحفه خود را وارد بازار میکنند یک شرکت همکار ندارند، بلکه کلی شرکت همکار در سرتاسر اروپا دارند. مثال زیر رو نگاه کنید:

نان لواش بی کیفیت مزرعه با بسته بندی و آرد سفید عرضه شده و نوشته: با همکاری شرکتهای konig آلمان، bohler سوئیس، موندیال خورنی و آیلاپک ایتالیا!

یک نان بی کیفیت و انقدر حامی!؟

ما نان لواش سبزواری در همین مشهد داریم که در تنور پخته میشود و بسیار خوشمزه تر و با کیفیت تر از این نان لواش بسته بندی کارخانه ای با اینهمه حمایت خارجیست. چقدر بسته نان بگیریمو به زور به خورد پرنده هامون بدیم؟ نمیخورند هم. مورچه هم رد میشه نگاه چپش نمیکنه!

سوراخ های این نان لواشه ریزه و میشه نان لواش کارخانه ای. با یک سوراخ گنده تر و با همان آرد سفید نول باز یک نان دیگه میزنند و بهش میگن: نان سنگک!

اصلا مهم نیست که فرآیند تخمیر و روی سنگ پخته شدن را طی کرده باشه، مهم اینه که چند برند خارجی حامی داره و سوراخ های نانش هم شبیه نان سنگکه.

اواخر دوره روحانی نمیدونم هوش مصنوعی بود یا آدم بود. هربار روابط عمومی شبکه خبر پخش میشد صدای فقط دو نفر پشت تلفن رو میشنیدی:

یکی دانشجو معلم بود که شاکی بود از حقوق کمش نسبت به معلم ها و میگفت چه فرقی ما با بقیه داریم؟ و دیگری یکی بود که همه اش از نان های سنتی و محلی ما مینالید. میگفت کیفیت نان هامون پایینه و نمیتونه بخوردشون.

این دو نفر برنامه روابط عمومی شبکه خبر رو 365 روز سال پر میکردند. ما هم هر روز گوش میکردیم.

همون موقع هم برنامه مناظره پخش میشد که بله نان های حجیم گرونتر از نانهای سنتی عرضه میشوند و نانهای سنتی که مردم برای خریدشان صف میگیرند به دلیل یارانه ایست که میگیرند، وگرنه دلیل دیگری ندارد و رقابت نیست.

آدم خسته میشه از این حجم تماس شنیدن در 365 روز سال و اونهمه انکار با کیفیت بودن نانهای سنتی، آنهم در شهرهای بزرگ کشور با وجود گردشگر و زواری که دارند.

من از همان موقع به صورتهای مختلف اعتراضم را اعلام کردم. اما نتیجه چه؟ هیچ

برندی که تبلیغ ده تا برند خارجی و اروپایی و آمریکایی پشت سرش هست، در حال رقابت با کارخانه های سیمان منطقه خوش آب و هوای شهر هم هست. کلی زحمت کشیده که جایگاهش رو به عنوان کارخانه عرضه نان در مقایسه با کارخانه های بتن در منطقه بالا ببرد. وجودش لازم بوده، ولی حامی از ساختار داخلی نداشته، و شاید هم از همان ابتدا با ظاهر آدم خوبه ظاهر شده تا رد گم کنی باشه.

امروز نگاه میکنی حتی در دولت رئیسی که بعنوان دولت درخشان ازش یاد میشه این نان قراره مسیری از سمت اروپا و آمریکا طی کند و این مسیر فعلی و کنونی مناسب حالش نیست:

برندی به نام فرانچایز:

قرار نیست کسی تضمین کند که فرهنگ غذایی ایرانی به دقیق ترین شکل در داخل و خارج از کشور ارائه شود. موسسه ای برای این تضمین تاسیس نشده است و برعکس قرار است همه نانوایی های قدیمی و سنتی و حتی رستوران ها و کافی شاپ های ایرانی هم زیر لقای یک برند بروند، و آن برندی نیست به جز:

Franchaize KFC که منشا آمریکایی دارد.

سیاستمدار ما متوسط درآمد یک نانوایی را حساب کرده و دیده که خرجش زیاد است. اولا اینکه دیگه به نانوایی های تازه تاسیس دیگر یارانه نمیدهند. دوما برای اون قدیمی ها  گفته برین زیر لقای برند کی اف سی تا در جهان معرفی بشین و ما از اون حمایت میکنیم! شما هم لازم نیست خودتون کاری بکنید. آدم یاد اواخر انقلاب سفید دوره پهلوی می افته که اربابها خورده زمین های کشاورزان رو ازشون میخریدند و نمیگفتن هم که داریم زمین هاتون رو ازتون میخریم، میگفتن اینجا رو امضا کنید و شما لازم نیست کشاورزی کنید و ماها پولش رو در عوض، در عرض چند سال بهتون میدیم!

فرانچایز: برندی برای آینده فروشگاه های زنجیره ای ایران که خیلی چیزها اعم از نانوایی ها، کافی شاپ ها و رستورانها رو در بر میگیره ویا به عبارتی میبلعه. مادامیکه فرانسه هست، این برند هم هست. ایلات کنتاکی آمریکا هم مهم نیست تو عنوانش بیاد. کی اف سی از ایالت کنتاکی آمریکا می آید و به فروشگاه‌های زنجیره ای مرغ کنتاکی Kentucky fried chicken اشاره می‌کنه و معمولا با عنوان در کنار Franchise می آید. جمع آمریکا و فرانسه با تابلوی پپسی و حمایت از محصولات حامی اسرائیل

متن خبر در مورد نانوایی هامون که باید زیر بار KFC franchise برند به این صورته:
محمد جلال، مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی معتقده نان آخرین سنگر معیشتی جامعه تلقی می شود و از این رو تصمیم گیری در خصوص این کالای استراتژیک با حساسیت های ویژه ای روبروست. فاز یکش رو سهمیه بندی طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد و نان معرفی کرده و گفته که در فاز دوم هم از این دو ابزار بهره ای نخواهند برد و تنها با ابزارهای غیرقیمتی و تشویقی، طرح را پیش میبرند.

قیمت های نان رو دارند جهانی سازی میکنند. چطوری؟

همونطور که همه امروز از اسنپ آمریکایی بهره بردند و به مذاقشون چسبیده، نانوایی های سنتی هم در کشور تبدیل به نانوایی های زنجیره ای خواهند شد و تحت لیسانس با الگوی فرانچایز تابلوی برند می گیرند و با کیفیت برندی که دریافت کرده اند مکلفند نان عرضه کنند. مثل فروشگاه های زنجیره ای. این اقدام رقابت را بین چهار تا پنج برند در کشور شکل می دهد.

اینجایش هم بگم که ما قبلش هم برندی جدا از حمایت آمریکا و اروپا برای برند شدنش نداشتیم. مثلا همون برند نان بی کیفیت بالا رو در نظر بگیرید که اسم 4-5 تا شرکت آلمانی، ایتالیایی و سوئیسی به نیابت از آمریکا رو می آره و میگه همکار من اینها بوده اند!

بانکها هم رسما اعلام کرده اند که تضامن بانکی از بین رفته و دیگه وام خوداشتغالی هم به کسی نمیدهند.

به جز این، قبلا هم نانوایی تازه تاسیس نان هایش به نرخ دولتی محسوب نمیشد و به نرخ آزاد باید میپخت و عرضه میکرد.

حتی ترکیه که همسایه غربی ماست، اینطور نیست. برای اون هم اینطور نبوده که کشورهای غربی، اروپایی و آمریکایی خواسته باشند که صنایع غذاییش مستقل رشد کند. این تفاوت kek و pasta رو باید وارد صنایع غذایی ترکیه شده باشی تا بدونی. مراکز آموزش زبانهای متعلق به آمریکا موقع آموزش کیک از کلمه پاستا استفاده میکنند و به جای پاستا هم برایشان ماکارونی در نظر گرفته اند. ماکارونی از مکرون فرانسه خوبه باشه و پاستا از ایتالیا؟!

با وجود اون همه هجمه، ترکیه از نظر صنعت غذایی و کافی شاپ و رستوران نسبت به ایران سر هست. برخی دلیلش رو وجود گردشگران فراوان این کشور میدانند که کافی شاپ ها و رستورانهای ترکیه را رونق داده اند.

از یک طرف آمریکا آموزش همه زبانها رو به جز فارسی رایگان کرده است. آموزش زبان فارسی هم نداره. از طرفی پیشنهاداتی مثل برندسازی تحت لقای پپسی، کوکاکولا، اسنپ، تپسی و فرانچایز کی اف سی میده و به شدت با 365 روز اعتراض به صف های طولانی مردم در نانوایی نان محلی ایران را زیر سوال میبرد. از آنطرف هم فقط قدیمی های ما و سیاستمداران ما هستند که دارند از مزایای بازاریابی با برندهایی مثل کوکاکولا و پپسی بهره میبرند. مثلا کوکاکولا میره سراغ اینها و بازاریابیشون میکنه. سایر شرکت های ما الآن سر وجود داشتن و حفظ موجودیت به عنوان شرکت های مستقل و استارتاپی مونده اند تا ببینند که چطور شد همه جا رو یا اسنپ گرفت یا فرانچایز! از آنجا هم که یکی یه دونه ریسکی هست، همیشه یک دومی می آرند:

کوکاکولا لباسش رو عوض کنه میشه پپسی. اسنپ لباسش رو عوض کنه میشه تپسی. بعد اگر اینها ماندگار شدند، باز بقیه رو هم می زایند. میشه دختر دونالد ترامپ که با اونهمه خوشگلی سه تا بچه صهیونیست آورده، و اونوقت ماها یک دونه بچه رو یا به زور داریم، یا اصلا شوهرش رو نداریم.

پسران و شوهرانمون رفته ان جایی که فایده ای داشته باشند. رفته اند با کدخداها در شرق و غرب ازدواج کرده اند و اینجا ما تحت لقای برندهای بزرگی مثل اسنپ داریم از این ور میریم اونور و نان با برند فرانچایز میخوریم.

Insight seen Pezeshkian

در طول گذر زمان از اوایل دهه هفتاد تا حالا، یعنی به اندازه عمری که داشته ام، مواجه بودم با ارتباطات پر از دلهای شکسته. مرد ناتوان از اداره درست امور زندگی و زن در تقلی برای بهبود آن!

هر دو در نقطه ای کم آورده و یکدیگر را تخریب میکنند. محصول این تخریب چشمان گریان فرزندیست.

اما، وقتی نوبت به خودت رسید چه میکنی؟

خودت رو به آب و آتش میزنی که پول دربیاوری. باز همان را هم پول کفش چند ده میلیونی کنی تا خرج ورزش کوهنوردی شود.

البته همه اینطور نیستند. برخی از همان اوایل دهه هشتاد راه حل های مثل یافتن جنس چینی ارزان و شیک بجای کفش چند ده میلیونی داشتند. هرچند همان هم چندان راضی کننده نبود، چون به آن النگ دولنگهای غیرضروری ممکن بود زده باشند و فقط کسیکه آن را پوشیده بود بعد از مدتی راه رفتن میفهمید.

این وسط عکس العمل اطرافیان هم لزوما این نبود که نگاه کند جای کفش چند ده میلیونی رو یک کفش بسیار ارزان گرفته، بلکه او ممکن بود درگیر باید نبایدهایی باشد که ذهنی وارد آن شده بود: نگاه کن، موقع امتحان کفش پای خاکیش را روی فرش گذاشت!

یا نه، مثلا طرف مدیره و داره با وسواس اشتباهات کارمند دیگه ش رو گردن دیگری میندازه!

مثال در این اشکالات در روابط عمومی ما بسیار است، مخصوصا که نسل نویی داریم که برای خیلی چیزهای مفتی که بدست آورده نجنگیده و یا آموزش مناسبی برای حفظ ارزشهایش ندیده.

این عدم تحمل در روابط اجتماعی منجر به کشف حجاب او شد و شعار زن، زندگی آزادی آمریکایی جایگزین احساسات جریحه دارش شد.

از یک عدم تحمل ساده رسیدیم به توسعه تمامیت ارضی آمریکا با شعار پزشکیان که میگه عقاب چی داره؟ insight seen داره.

من دیگر ادامه نمی‌دم که شنونده ها هی کف میزدند و این ادامه میداد: 

Changer menger operation performance

کامپیوتر بده، پزشکی خوبه

و ازین شعارها!


آقای پزشکیان اشکال در زبان ما بود؟ که تو هرجا کم آوردی رفتی رویش؟

چرا از کشتی در طوفان شکست خورده کربلای کشور دوست و همسایه ترکیه درس نمیگیری؟

مردم ترک زبان ما بهت رای دادند که زبانشان را به انگلیسی تغییر بدهی؟

یک خبرگزاری آناتولی ترکیه را ببین تا بهت بگم. اگر تو چشم دیدن سر گربه ایرانی رو نداری، بهت نشون بدم که مردم ترکیه از تغییر زبانشان ناراضی اند. در حالیکه ناراضی اند هم نمی‌دانند چطور به بهترین وضع این عدم رضایتشان را نشان بدهند.

چرا تو دوست داری ماها بجای حل مشکلات با صبر و تحمل، تیشه به ریشه خودمان و زبان فارسی مان بزنیم؟

تو نه اون دنیا، بلکه همین دنیا باید جواب بدی

حداقل ۴ سال باید تحملش کنیم و ببینیم امروز با ریشه های ما چه کرده و میکند.




بعدا اضافه کرد: من جواب اینها که کلمات عربی رو داخل شده در فارسی بگم. از متن نوشته من واضحه مثلا اگر میگم بحرین، قبلاً جزئی از خاک ایران بوده، دستور خط و زبانم تغییر نمیکنه، ولی وقتی می‌خوام بگم لونت، محله ای در استانبول و بخش اروپایی ترکیه باید دستور خطم رو تغییر بدم به levant تا به اون اشاره کنم. این اتفاق در کلام آقای پزشکیان افتاده که کلمات دستور زبان دیگری (انگلیسی) را با این فرض که هم می‌تونه عربی بگه و هم می‌تونه انگلیسی بگه به اشتباه وارد کرده.

زبان انگلیسی از چپ به راست نوشته میشه و فارسی و عربی از راست به چپ نوشته میشن. من اگر به یک عرب بخوام بگم پارک، فوق بجای پ (در حذف گچپژ در زبان عربی) میشه بارک. پارک کوهسنگی برای عرب زبانها میشه بارک کوهسنگی. برعکسش هم با بحرین برای شما نوشتم. آنقدر شباهت زبانم رو بذارم کنار و انگلیسی پزشکیان تاریخ برگردان رو گوش بدم.

حالا شما برام کف بزنید.

وقتی نه دین نه انسانیت رئیس جمهور باشه

اصلا سوگند و تنفیذ رئیس جمهوری تشریفاتی بیش نیستند، چرا که رئیس جمهور منتخب با چله نشینی خیابانی طرفداران لخت کننده خود، تا کنون کلی کارها کرده که کسی به گرد پایش برای فقط نوشتن آنها نمیرسد، چه برسد به اینکه بگوید چرا و حالا و اینا. رسوایی پزشکیان و همکارانش امروز روی بنی صدر رو سفید کرده. فردا با لیستی که معاون اول رئیس جمهور همراهیشون می کنه رای اعتماد هم می گیره. دوستان فتنه رو  اولش نمیشه تشخیص داد وقتی که رفت می شه مشخص کرد که چه تخریبی به وجود آورده وقتی 92 روحانی با رای همین طایفه اومد سکه 3 میلیون بود و 20 تا نان 400 تومان وقتی رفت و 60 تن طلا رو گم کرد سکه شد 20 میلیون و نان هر کدام 400. وقتی 60 تن طلا رو گم کنی صد تا رئیس جمهور بعدت بیان و بجای بنزین از ونزوئلا طلا بگیرن جای خالی اون طلاها پر نمیشه. حالا دوست روحانی اومده همون 4تا طلایی که رئیسی بیچاره به زحمت در آورد رو هم گم کنه. تو جیب کسی که بهش رای داده هم نمیره. گم میشه و احتمالا تبدیل به پول کنگره آمریکا میشه که باز برای ما قیمت گوشی و ماشین و خونه گرونتر بشه. 

از پشت اینترنتی اخبار رو دنبال میکنیم که حتی وبلاگ نویسی هم در آن در حال تنگ شدن است. جهان بر بداندیش به تنگ آمده؟

خیر، برعکسش در حال رخ دادنه. پزشکیان وقتی اون وزیر بدسابقه رو معاون اول خودش کرد همزمان قاضی زاده رو هم برکنار می کنه. مگر امیرحسین قاضی زاده هاشمی آن نامزد ریاست جمهوری نبود که در پست خود، ریاست سازمان ایثارگران و شهدا، وقتی بود بهترین عملکرد رو از خود نشان داده بود؟ برای اثبات هم جلوی دوربینها و مناظره ها هر قدر از کارهایی که کرده بود تعریف میکرد، کسی حرفی نداشت که در عوضش بگوید.

حالا، شما بگین چقدر خوبه زمان ببره که اون رو ریاست جمهوری دستپاچه ما عوض کنه؟! حکم تنفیذش چند ساعتی امضا نشده که حکم عزل قاضی زاده هاشمی می آید. یعنی این بورس 13 هفته است همینطوری به سقوط آزاد خودش ادامه میده و یقه یکی دو تا شرکت رو فقط تونسته اند بگیرند که مثلا چرا سود سهام عدالت خرداد ماه پس از شهادت شهید جمهور رئیسی رو واریز نکردین. همین.

اما این پزشکیان اومده با جاده صاف کن، نه اینکه مثلا گودرزی و امثال او رو عزل کنه که همه میدونن گند زننده های خوبین، بلکه معروفین به خوبی و نیکی رو داره عزل میکنه. وقتی نه دین نه انسانیت رئیس جمهور باشه تنها معیار انتخاب و عزل افراد می شه منفعت شخصی امروزی.

من وقتی انتصاب حکم کوثری، جانشین قاضی زاده هاشمی رو خوندم فقط یک جستجوی ساده زدم که ببینم قاضی زاده هاشمی چه شد؟ نتیجه هیچ.

فقط با چند جستجوی دیگر چیزهای دیگر آمد. از جمله اینکه گویا همان موقع که امیرحسین داشته انصراف از نامزدی میداده احسان، داشته برنامه ریزی میکرده به اسم نظارت بر رویداد ورزشی المپیک 2024 راهی فرانسه بشه. حرف هم البته این بوده که چرا بی صدا رفته و غیبت در مجلس نخورده.

حرف که زیاده. مثلا حرف هست که این پزشکیان تنفیذ حکم ریاست جمهوری که نیومده که چه عرض کنم، هنوز رئیس جمهور نشده داره عزل و نصب میکنه. یک چیزی مثل ترامپه که الآن داره میاد، نه؟