خیلی برام جالبه
مثلا ممکنه من خواب باشم اینا من رو بیدار کنند و بگویند فلانی ول کن!
از اون ول کن ها که خودشون شروع میکنند و در یک فرار به جلو یقه من رو میگیرن!
ول کنم نکنم چه ربطی داره؟!
انگار من گرفتم اینها رو
من در جریان جنگ که بیست و سه خرداد شروع شد خواب بودم. بلند شدم دیدم کلی فرماندهان ارشد کشورم رو کشتن
اینهم ادامه ش هست که یه کسی مثل من رو پیدا کنند و ازش بخواهند ول کنه!
مریض های روانی پروژه شهید سازی راه انداختند.
تفنگ من کجاست؟
دین ما سراسر راهکار و راه حله. بعد از اینکه اعلام کردن اینترنت ماهواره ای میخواد بیاد، اونایی که تو این ده دوازده سال و قبل از آن با ساخت و سازهای غیر مجاز و رفتارهای غیرعرف برای خودشون پیش پیش ساخته بودن، گویی دست برتر دستشان آمد و غیب به یاری آنها آمد.
از سر شب که صدای گومس گومس آهنگهای پیروزی را سردادن من خودم رو زدم به خواب، ولی قبلش یه جستجو زدم درباره رفتار شبانه آنها. خروجی یک تنباکو و قلیان با اسم شبهای پایتخت یکی از کشورهای دارای حق وتو آمد.
الان راه حل این کشورهای متخاصم برای شبهای ما چیه؟
توتون و تنباکو با برند شبهای...؟
امروز اگر من بگم محرم و بساط زینب زینب بذاریم، سریع یه عده معترض میشوند که عقاید سیاسی و اجتماعی آدمها با هم مختلفه، ولی اگر همون آهنگ گومسگومس با چاشنی های انفجاری روی سر ما به اسم های مختلف بگذارند این مشکلی نیست؟!
امروز آمریکا و اسرائیل با همدستی هم وقت و منابع ما رو هدر بدهند و کسی راه حل بده باز سریع یه عده مخالف پیدا میشوند که راه حل دینی و سیاسی ندهیم. چرا؟ چون عقاید مختلفه و حرف سیاسی نباید زد.
یعنی برای اون موفقیت های به ظاهر ناشی از اعمال غیرمجاز به کجا رسیدیم که جنگ و خونریزی در کنار آهنگ های گومسگومس میشه راه حل های مناسب اوضاع ما!
اگر قرار باشه جاسوس های فعلی که لو رفته اند و تبدیل به مهره سوخته شده اند همه عملیات تخریبی در کل کشور اجرا کنند و به ترتیبی که در شش روز گذشته دیدیم توسط نیروهای جبهه مقاومت دستگیر شوند هزار روز دیگر ایران هوای پاک تری را تنفس می کند.
زمینه این امر ادامه یافتن عملیات نظامی ایران به طور مداوم است. یعنی سه سال باید وقت داشته باشیم بجنگیم و دوام بیاوریم. اگر نفوذی ها فرار نکنند باید کاملا تحت فشار قرار بگیرند تا بتوانیم آنها را بگیریم. در تمامی این مدت عوامل نفوذی آنها در دستگاه دیپلماسی علیه نیروهای نظامی ما نقشه های زیرین با دوستان آمریکایی اجرا میکنند. چون دستگاه نفوذ باید پایدار بمانند حمایتهای سیستمهای انتقال داده ای که خارج از کنترل جبهه مقاومت باشد برای ایشان با اهمیت است. از جمله آن ها همین اینترنت استارلینک است. اینترنت ماهواره ای استارلینگ برای آنها انتقال داده پاک فراهم میکند. در این حال آنها میتوانند اینترنت ایران را آلوده کنند و نیازی به عملیاتی شبیه پیجرهای حزب الله لبنان هم نیست. این آلودگی میتواند تخریب گسترده زیرساخت های شهری و نظامی را در پی داشته باشد. چون شبکه آب، گاز و برق ما کاملاً از این جهت آسیب پذیر است.
ایرانیان با نسخه جدیدی از جنگ ها روبرو اند، در حالی که پاسخ جنگی به شیوه بیست سال پیش عمل میکند، بخصوص در بخش نفوذ اطلاعاتی.
در مکتب انسان های بزرگی چون امام خمینی ره، راه یکی است. در این راه خدا از هرچه فکر می کنی به ما نزدیکتر است، حتی از رگ گردن.
انسان از کثرت به وحدت و به سمت خدا سلوک میکند. او بر امور خود نظاره می کند و آنچه از اعمال و رفتار او در عالم هستی ثبت می شود از نظاره امام زمان خودش نیز میگذرد.
در این مکتب، خداوند همان است که مرده ها را زنده میکند و آنچه را از پیش فرستاده اند و آثار آنها را و هرچه دست گرفتنی هست را پس از مرگ در مقابلش قرار می دهد.
در این راه انسان ها از نعمتهای الهی بهره میبرند، از درختان نخل خرما گرفته تا انگور و زیتون همه چیز برای او فراهم شده است. روی آب دریا می توانند کشتی هایی بگذارند که از این سمت آنها را به آن سمت ببرد، بدون اینکه غرق شوند، و دانش کشتی سازی را نسل به نسل به یکدیگر منتقل کنند. راه خوب از بد جدا و قابل تشخیص است. انسان حق انتخاب دارد که به راه خوب برود. راه بد، همان راه انسان های کافر است. هنگامی که به آنها می گویند با تقوا و با برنامه برای زندگی خود باش اعتراض میکنند. هنگامی که به آنها می گویند از آنچه خدا به شما داده انفاق کن میگویند آیا به کسانی بدهیم که اگر خدا میخواست خودش به آنها می داد؟!
کافران به کسانی که در راه خدا انفاق میکنند به تمسخر می گویند که گمراه شده اند. در آن زمان می گویند آن وعده صادق که میگفتی کو؟!
اما بر چیزی نظاره نمیکنند جز یک صدای فراگیر که که آنها را میگیرد. از توصیه ای اطاعت نمی کنند تا زمانی که در صور دمیده شود و از قبر بیرون آیند و به سمت پروردگار عالم بروند.
«برگرفته از سوره یاسین، قلب قرآن»
سال ۹۱ خیلی سال آرامی بود. اواخر دوره احمدی نژاد بود و دانشجویان خیلی عادی برای آینده خود برنامه ریزی میکردند.
ما آن زمان دو مدل استاد دانشگاه داشتیم که باهاش پایان نامه ارشد بگیریم: یک استادی که مشخص میکرد کاملا برای ایران ساخته شده و اقتدار ایرانی را باید فریاد میزد و استاد دیگر که با اسمش میرفتی خارج.
یک روز اتفاقی سر جلسه ارائه یکی از دانشجویان این استاد خارج رفته رفتم. همسرش هندی کم دستش بود و داشت از یکی از مهمترین وقایع زندگی مشترک تا آن زمان که داشتند فیلم برداری میکرد.
آخر ارائه شیرینی پایان نامه را که خوردم گفتم این دختر آنقدر با من خوب بوده فایل ارائه رو هم بگیرم.
رفتم جلو و اون هم با مهربانی فایل ارائه را داد.
من خوشحال آن روز شیرینی خورده بودم. یک فایل ارائه هم دستم بود.
اومدم خونه و دیدم فایل عوضی بهم داده. مدت زیادی طول نکشید تو اینترنت دیدم بدون حجاب رفته کانادا.
اون زمان هنوز بی حجابی در کانادا آنقدر رسمی نبود.
این رو برای امروز ایران گفتم. دیروز در آرامش و امنیت جدی کشور آن وضعیت ارتباطی را باهم داشتیم. خواستم بگم:
دوستان عزیز هنوز عده ای به آرامش اعتقاد دارند. لطفاً هنگامی که در بی اعتقادی به سر میبرین، تا آخرین لحظه متانت خود را حفظ کنید و اجازه دهیم هموطنان نیز احساس آرامش کنند.
Dear friends, some people still believe in peace. Please, when you are in disbelief, maintain your composure until the last moment and let your fellow countrymen feel peace as well.
سفرهای زیادی پیش رو داریم. اگر در ایستگاه اندکی بی نظمی دیدیم صبر و متانت را سرلوحه خود قرار دهید تا از خود چهره آرامی در خاطره ها بجای گذاشته باشیم.
امروز شاید خیلی عادی ببینید یکی که تا دیروز حرف از انقلاب و اسلام میزد به خاطر زندگی در یکی از کشورهای متخاصم کاملاً برعکس، علیه ایران و رهبری انقلاب اسلامی حرف بزنه و چهره خائن از خودش به جای بگذارد.
هم ما دقت کنیم که رسانه همه آنچه ممکنه بگه راست نباشه و شرایط را در نظر بگیریم و هم آن خائن نگران چهره آینده باشه.