وقتی ارزشهای اجتماعی دچار دگرگونی میشوند و اصولی چون صداقت، صلح، و معنویت جای خود را به ظاهرسازی، مصرفگرایی، و ثروتپرستی میدهند، جامعه بهسمت انتخابهایی سوق پیدا میکند که در ظاهر درخشان اما در باطن تهی هستند. در چنین فضایی است که چهرههایی چون دونالد ترامپ در آمریکا و مسعود پزشکیان در ایران به قدرت میرسند—نمادهایی از همان فرهنگ نمایشی که در آن ظاهر مهمتر از معناست.
اینها همان کسانی هستند که بهجای درمان دردهای عمیق اجتماعی، جراحی زیبایی بر چهره جامعه تجویز میکنند؛ جامعهای که برای «خوشگل شدن»، حاضر است تن به تیغ جراحی بسپارد، درد بکشد، خون بدهد، اما ظاهرش آراسته بهنظر برسد. شعاری نانوشته اما رایج بر پیشانی این فرهنگ حک شده: «بکش، اما خوشگلم کن!» البته این شعار برای تنوع ادامه هم داره: «شب بیدار بمونم تا به عشق برسم» اینجا که اسم عشق می آید تنوع فرهنگ هم وارد میشه: «تا سفیر عشق بشم» یا در فرهنگ های دیگه: «بیدار بمانم مثل شب زفاف»
مردم، در حالی که میدانند چهرههایی چون ترامپ ممکن است بنیاد زندگیشان را از هم بپاشند، باز هم بهسوی آنها کشیده میشوند. چرا؟ چون سرمایه، قدرت، و جلوهگری رسانهای با آنهاست؛ چون انتخابشان با ارزشهای سطحیشده روزگار همراستاست. در دنیایی که دروغهای زرورقپیچشده جذابتر از حقیقتهای بیپیرایهاند، انتخابها هم اغلب از دل توهم بیرون میآیند، نه از بیداری.
__________________________
When social values are changing and principles such as honesty, peace, and spirituality replace their appearance, consumerism, and wealth, society moves to choices that are brilliant but empty in the interior. It is in such an environment that figures such as Donald Trump in the US and Massoud Pezeshkian in Iran come to power - the demonstration of the same dramatic culture in which the appearance is more important than the meaning.
These are the ones who prescribe cosmetic surgery on the face of the community instead of treating deep social pain; A community that is willing to "be pretty" is willing to give up the surgical razor, pain, give blood, but its appearance looks adorned. A unwritten slogan but common on the forehead of this culture: "Kill, but make me beautiful!" Of course, this slogan continues to be diversity: "Stay awake night to love" here, the name of love comes to the diversity of culture: "To be an ambassador of love" or in other cultures: "Wake up like Zofaf Night"
People, while knowing that faces like Trump may disrupt their lives, are still drawn to them. Why? Because capital, power, and media manifestation with them; Because their choice is in line with the superficial values of the day. In a world where the lies of the wrapped up are more attractive than the real truths, the choices often come out of the illusion, not the awakening.
پزشکیان استیضاح بشه بهترمون نیست؟
وقتی وسط جنگ هستیم و نمی خوان باور کنن. وقتی رئیس جمهورمون رو شهید کردند گفتیم باد زد و هلی کوپترشون افتاد. عزیزان دیگه قدیم نیست که جنگ پر هزینه بکنن، بقول نتانیاهو فقط کافیه سر مار رو بزنی. الان تمام رهبران مقاومت رو زدند و تمام فرماندهان بزرگ اون رو شهید کردند. حالا دولت ایران داره کاری رو می کنه که تو وعده صادق یک باید می کردن. چهارتا وعده صادق عقبیم.این شوخی نیست. از وقتی پزشکیان اومده به اندازه نابودی کامل سه کشور هزینه دادیم. سوریه رفت، لبنان رو زدند و فلسطین پاره پاره شده.
اگر کوتاهی های امثال این پزشکیان نبود الان رهبر فلسطین اسماعیل هنیه و رهبر لبنان سید حسن نصر الله و سپهبد سلیمانی و سردار حاجی زاده و سرلشگر باقری و دیگران زنده بودند. و اصلا یکی مثل ترامپ تو امریکا رای نمی اورد. نتانیاهو وعده صادق داد سر مار رو زد. برای اونها سر مار معنی اش همین فرماندهان ماست.
من نمیگم که فرماندهان همه چیز این مملکت بودند، نه همین کارگران ساده ایرانی که امروزتو خونه ها نشسته همه استراتژیست های جنگی هستن. همه تحلیل گر و مبارزن. ولی حرف اینه که چرا فرماندهانمون تو ساختمون های شیشه ای و با دیوارهای پوست پیازی جلسه ستاد مشترک برگزار می کنن. کسانی که 11 کشور بدنبال شهید کردنشان هستن که مردم ایران رو چپاول کنن نباید به این سادگی شهید بشن.
تو کدوم جنگی خط مقدم بدون سپر رفت؟ ! حتی رستم زال هم می رفت میدان گبر و گرز گرانش رو آماده می کرد.
حداقل باید سپر حفاظتی این ستاد مشترک به اندازه ای مقاوم باشه که لااقل با بمب سنگر شکن نشکنه،(در حالیکه امروز جلسات ستاد مشترک در جنگ ها در پناهگاه های مقاوم به بمب هسته ای برگزار می شه).
و امروز بچه های تاریخ نخونده بدبخت ما فکر می کنن تازه جنگ شده.
نمیدونن کیا دوستشونن و کیا دشمنشون.
از طرف دیگه از وقتی پزشکیان وقتی سکان اداره ایران رو گرفته دبگر خبری از عمران و آبادی خبری نیست. اون روز اومده میگه من به استانداریها پول نمیدم! شما پولا رو حروم میکنید.اونکه استانداریهایش هست اینه وضعشون، چه برسه به اوضاع نیروهای مسلح با این!
به ازای شهادت هر دانشمند یک ساختمان در اسرائیل میزنیم. 6 دانشمند زدند، 6 ساختمون زدیم. بجای شهید کردن فرمانده هامونم فعلا هیچی.
هر دانشمند به اندازه یک ساختمان می ارزه!
معاون اطلاعات نیروهای مسلح سردار محرابی و معاون عملیات نیروهای مسلح سردار ربانی شهید شدند.
اسرائیلی ها رو نزدید، دوباره چشمای لیزرشون رو زدن هوا رو گرم کنند.
اصلا کافی نبود، اصلا راضی نیستیم.
____________________
Wouldn't it be better if Pezeshkian was impeached?
When we are in the middle of a war and they don't want to believe it. When our president was martyred, we said that the wind blew and their helicopter crashed. Dear friends, it is not the old days to wage a costly war, as Netanyahu said, you just need to cut off the head of the snake. Now they have killed all the leaders of the resistance and martyred all its great commanders. Now the Iranian government is doing what they promised to do in the first honest promise. We are four honest promises behind. This is no joke. Since the doctors came, we have spent the same amount of money as the complete destruction of three countries. Syria left, they hit Lebanon, and Palestine has been torn apart.
If it weren't for the shortcomings of doctors like these, Palestinian leader Ismail Haniyeh and Lebanese leader Sayyed Hassan Nasrallah, Lieutenant General Soleimani, General Hajizadeh, Major General Baqeri, and others would be alive today. And someone like Trump would not get votes in America at all. Netanyahu made a sincere promise and cut off the head of the snake. For them, the head of the snake means these are our commanders.
I am not saying that the commanders of everything in this country were, not these simple Iranian workers who are sitting at home today, all war strategists. All are analysts and fighters. But the point is, why do our commanders hold joint staff meetings in glass buildings with onion skin walls? Those who are being sought by 11 countries to martyr them for plundering the Iranian people should not be martyred so easily.
In which war did the front line go without a shield?! Even Rostam Zal would go to the battlefield and prepare his heavy mace.
At least the protective shield of this joint staff should be resistant enough that it would not be broken by a barrage bomb, at least (while today, joint staff meetings are held in nuclear bomb-resistant shelters during wars).
And today, our unfortunate children who have not read history think that a war has just started.
They do not know who their friends are and who their enemies are.
On the other hand, since the time when Pezeshkian took the helm of Iran, there has been no news of development or prosperity. That day has come and he says, I don't pay the governorates! You are wasting money. Those who have governorates, this is their situation, what about the situation of the armed forces?
For every scientist martyred, we will destroy a building in Israel. They killed 6 scientists, we destroyed 6 buildings. Instead of martyring our commander, we have nothing for now.
Every scientist is worth as much as a building!
The deputy intelligence officer of the armed forces, Sardar Mehrabi, and the deputy operations officer of the armed forces, Sardar Rabbani, were martyred.
If you didn't kill the Israelis, let them shoot their lasers again to heat the air.
It wasn't enough at all, we are not satisfied at all.
طرح تفصیلی انقدر کش و قوس پیدا کرد که مالک بزرگترین گلخانه شاهنامه در جنایتی کشته شد
تا زمانی که منطقه ساکت و آرام بود کسی آدرس ها را در نقشه نشان نمیداد. چی شد که صداها درآمد و گفتن طرح تفصیلی شاهنامه خانه های این منطقه را گران می کند.
این طرح برای حفاظت از پوشش گیاهی و بالا رفتن دمای منطقه و بیابانی شدن آن نبود؟
این طرح برای این نبود که مرهمی بر نوشداری وضعیت کشفرود باشد؟
اساسا این طرح نباید اجرا بشه تا مافیا کارخودشو در سطح شهر به سادگی انجام بده.
یه مجموعه هتل پیدا کردم که خانه دار میخواهند، با اشتباه تایپی خاندار. این مجموعه هتل خانه دار تازه وارد رو به هتلی میبرند که پنجره شکسته های زیادی دارد. پنجره شکسته یعنی مثلاً با آسانسور طبقات رو طی میکنیم و از همون اتاقک آسانسور هر طبقه که رد میکنی کلی پنجره شکسته در طبقات میبینی که خودنمایی میکنند و قصد درست کردن آن را هم ندارند.
نقشه مجموعه هتل دار که داستان آن مثل انیمه ها و فیلم های تخیلی وحشتناک می شود این است که خانه دار جدید را از نظر وفاداری مورد آزمون قرار بدهد. این وفاداری شامل موارد متعددی می شود که یکی از آنها بررسی میزان پایداری خانه دار در شغل است. آیا خانه دار آنقدر محتاج است و آیا آنقدر کار گیر نمی آورد که حاضر باشد در هر شرایط و به هرنحو، شش ماه از سال را سپری کند؟ از هفت صبح تا هشت پای کار بایستد؟
در این مدت او را از نظر جاسوس خودی بودن نیز امتحان میکنند. آیا او به اندازه کافی به خود مجموعه وفادار است که خیال رئیس هتل از این بابت راحت باشد؟
در نهایت، پس از شش ماه، ماهی هر روز، هشت اتاق زدن با سه روز مرخصی. هشت میلیون تومان حقوق می گیرد. خانه دار (خاندار) معمولا زنی است که به نحوی کمک خرج خانه است. او ترجیحا مجرد نیست که به مردی برسد و بگوید من زن مجرد هستم، و یا او آنقدر بی حیا نیست که در اتاقی را بزند و از او انعام بگیرد. او تحصیلکرده ای هست که اگر پس از یک روز کاری به او پیغام دادند ۷۰درصد تخفیف برند خانومی نصیب شما شد آخر روز بال دربیاورد و آن را به بقیه هم نشان دهد. اشکالی ندارد او جاسوس از هر کسی باشد. فقط کافیست او رازدار و وفادار به خود و گروه خدمات هتل باشد.
برعکسش هم هست. یعنی معلوم شود که خانه دار قصد تمرد و عدم علاقه به خانه داری هتل را دارد. اگر معلوم شود که بعنوان خانه دار مثل رئیس هتل قصد درآمد دلاری دارد چی میشه؟
پاسخ متنوع است. امکان اخراج تا امکان هفت تیر کشی از سمت رئیس هتل، خانه دار را تهدید میکند. یعنی بستگی به میزان دانایی و ذکاوت خانه دار دارد. اگر خانه دار فقط همین قدر فهمیده باشد که دلار نگهداری کند تا سود آن را ببرد، فقط اخراج او کفایت میکند، ولی اگر خانه دار بنحوی پی برده باشد که بنای هتل بر مبنای تجارت قاچاق و یا مثلا تجارت غیرمجاز سلاح ( یا از این دست مافیا ) صورت گرفته است، براساس درک خانه دار با او مقابله کرده و بلکه قصد خاتمه زندگی او را میبرند.
البته، اگر همین امروز با جستجوی کلمه خاندار دنبال کار بگردی میبینی که دایره استخدام خانم ها در این زمینه خیلی گسترده تر هست و فقط مربوط به هتل ها نیست. ظاهر آراسته خانم خاندار در کنار نظافتچی آقا جذابیت بیشتری پیدا میکند.
_______________________
The detailed plan became so convoluted that the owner of the largest greenhouse in Shahnameh was killed in a crime
As long as the area was quiet and peaceful, no one would show the addresses on the map. What happened when voices started to be raised saying that the detailed plan of Shahnameh would make houses in this area more expensive.
Wasn’t this plan to protect the vegetation and prevent the area from becoming a desert?
Wasn’t this plan to be a panacea for the situation in Kashafarud?
Basically, this plan should not be implemented so that the mafia can easily do its work in the city.
I found a hotel complex that is looking for a housekeeper, with a typo in the name of Khandar. This hotel complex takes the newly arrived housekeeper to a hotel that has many broken windows. Broken windows mean, for example, we take the elevator to the floors, and from the elevator room on each floor you pass, you see a lot of broken windows on the floors that are showing off and they have no intention of fixing them.
The plan of the hotelier group, whose story is like a horror anime or fantasy film, is to test the new housekeeper for loyalty. This loyalty includes several things, one of which is to check the housekeeper's stability in the job. Is the housekeeper so needy and does she not get enough work that she is willing to spend six months of the year in any condition and in any way? Standing from seven in the morning to eight in the evening?
During this time, she is also tested for being an insider spy. Is she loyal enough to the group itself that the hotel manager can rest easy about this?
Finally, after six months, she will be called eight rooms every day with three days off. She will receive a salary of eight million tomans. The housekeeper (housekeeper) is usually a woman who helps with the household expenses in some way. She is preferably not single to approach a man and say, "I am a single woman," or she is not so shameless as to knock on a room door and ask for a tip. He is an educated person who, if they send him a message after a day of work that you have a 70% discount on a women's brand, he will spread his wings at the end of the day and show it to everyone. There is no problem for him to be a spy on anyone. He just needs to be secretive and loyal to himself and the hotel service team.
The opposite is also true. That is, it turns out that the housekeeper intends to rebel and is not interested in running the hotel. What if it turns out that he intends to earn dollars as a housekeeper like the hotel manager?
The answer is varied. The possibility of dismissal to the possibility of being shot by the hotel manager threatens the housekeeper. That is, it depends on the level of knowledge and intelligence of the housekeeper. If the housekeeper has only understood enough to keep the dollars to make a profit from it, just firing him is enough, but if the housekeeper has somehow realized that the hotel was built on the basis of smuggling or, for example, the illegal arms trade (or the mafia), they will confront him based on his understanding and even try to end his life.
Of course, if you search for a job today by searching for the word "خاندار", you will see that the range of employment for women in this field is much wider and is not limited to hotels. The well-groomed appearance of a housekeeper becomes more attractive next to a male cleaner.
عادل فردوسی پور و دوستاش نذاشتن کسی دیگر به رسانه ورزش راه پیدا کند. آنها برای اینکه مشهد نتواند با تهران رقابت کند ورزشگاه ثامن را که به آن دهکده المپیک میگفتیم، به اسم اینکه تحت نظارت استان قدس است تحقیر و با بازی رسانه ای کاری کردند که هیچ بازی و بازیکنی در آن راه نیابد و هر چه گفتی برعکس آن است، خودش یکی از پایه های فساد است. او و علی دایی امروز فقط دنبال این هست که با زنان مختلف عکس بگیرند، آنها تا توانستند از بی کسی قهرمانان واقعی ایران سو استفاده کردند و سال های سال نگذاشتند رسانه جز خودشان را نمایش دهد و ورزشکاران واقعی که با فرهنگ ایران مشکلی نداشتند جان بگیرند و تا پیری و کهنسالیشان مردم را مجبور کردند که فقط آنها را بشناسند. مردم دنبال رسانه اند و هر چه را رسانه ارائه دهد می پسندند. وقتی تا سال ها رسانه ایران آنها را محبوب نشان داد، دیگر محبوب بودن آنها بخشی از وجود آنها شد تا اینکه هر گونه فساد مالی و اخلاقی آنها را نادیده گرفتند . و امروز که قانونا باید مجازات شوند با فرار رو به جلو به ادامه بازی دادن مردم می پردازند، این بازیگران رسانه های خارجی و فضای مجازی را پرده نمایش های امروزشان کردند و ما هنوز ورزشکار واقعی نداریم . همچنان قهرمانان واقعی و با استعداد ایرانی در پیچ و خم فساد ساختار های ورزشی و رسانه ورزش شناخته نمیشوند و افراد تیم ملی در کره جنوبی هم فساد اخلاقی شان را به جهانیان نشان می دهند.
_________________
Adel Ferdowsipour and his friends did not let anyone else enter the sports media. In order to prevent Mashhad from competing with Tehran, they humiliated the Samen Stadium, which we used to call the Olympic Village, under the name of being under the supervision of the Quds Province, and through media play, they made it so that no game or player could enter it, and whatever you said is the opposite, it is itself one of the foundations of corruption. He and Ali Daei are only looking to take pictures with different women today, they abused the absence of any real heroes of Iran as much as they could and for years they did not let the media show anyone but themselves and the real athletes who had no problem with Iranian culture die and until their old age and senility they forced people to know only them. People follow the media and like whatever the media presents. When the Iranian media showed them as popular for years, their popularity became a part of their existence until they ignored any financial and moral corruption. And today, when they should be punished by law, they continue to play the people by running away. These actors have exposed the foreign media and cyberspace with their current performances, and we still do not have any real athletes. The real and talented Iranian heroes are still not recognized in the maze of corruption in sports structures and sports media, and the members of the national team in South Korea are also showing their moral corruption to the world.
پزشکیان رو ما انتخاب نکردیم، مجلس رو که دیگه ما انتخاب کردیم.
زمان دولت رئیسی من یادم می آید این فاطمی امین و چند نفر وزیر دیگه رو خیلی راحت استیضاح کردن و تموم شد و رفت. خیلی عادی اینها برکنار شدن. حتی با پرونده چای دبش هم خیلی سریع وزیر کشاورزی دولت رئیسی مجرم شناخته شد و حکم برایش زدن. اما این پزشکیان که من مشکوک هستم که بانکی رای چند میلیون نفر رو باطل کرده باشه تا این بیاید روی کار خیلی بحث داره. از روز اول که کلی آدم مساله دار بعنوان وزیر معرفی شدن، کسی از مجلسیان نگفت این چرا آخه؟!
همه وزرای کابینه پیشنهادی پزشکیان رای آوردن. حالا که گند اینها یکی پس از دیگری در می آید، چرا کسی کاری نمیکنه؟ چرا استیضاح ها انقدر در کش و قوسه؟
قشنگ ماها که بیکارتر شدیم. از روزیکه این پزشکیان اومده یکسره باید در حال روشنگری باشیم؟ روشن تر از آفتاب، چی رو روشنگری کنیم؟ همه رو بیچاره کرد رفت. فقط ...های بی روسری الآن خوشحالن.
یعنی این دولت پزشکیان و طرفدارانش به همراه نیروهای امنیتی قوه مقننه، و قوه قضائیه یک طرف و درگیری خیابانی میلیونی ما ملت که بی سابقه هم هست، یک طرف.
این خانم وزیر راه که نشان بابک زنجانی رو رونمایی کرد، هنوز داره برای خودش حرف میزنه. هر روز میگن امروز استیضاحش میکنیم، فردا استیضاحش میکنیم. باز میگن نه، انتخابات درون مجلسه، باز میگن نه، صبر کنید هنوز کمیسیون عمران نرفته!
ما اومدیم گفتیم رئیس پلیس راه در خواباندن تخلف چند همتی وزیر راه پیشتازی کرده. چند روز نکشید کارزار راه انداختن برای نایب رئیس مجلس منتسب به ماها که رای دادیم. یعنی نیکزاد با پسرش اومدن یک سرهنگی رو زیر گرفتن و حالا باید نایب رئیس مجلس استعفا بده! بعد خانم وزیر که هفتصد نفر رو پودر کرد فرستاد هوا آب تو دلش تکون نخوره. یک وقت پزشکیان گریه نکنه، قهر نکنه رنگمون کنه.
قشنگ شور هم داده اند. یک سایت کارزار که آمارگیر هم هست و بیشتر نقش سیاسی و آمارگیری داره تا عملیاتی و اجرایی منحصرا جدا کرده اند برای این شوره. یک نفر نیومد کارزار بذاره که این رئیس پلیسه چرا زیر گرفتن دو سفیر قضایی رو امری عادی اعلام کرده!
نیکزاد یک پسر جوان داره که اینها بهش میگن آقازاده. این یک تخلف راهنمایی رانندگی کرده و سرهنگ خیشه اومده تذکر بده که ماشین باهاش برخورد میکنه. سرهنگ خیشه از صحت و سلامت خودش اطلاع میده و قضیه به اینجا ختم نمیشه. عده زیادی با خود رئیس پلیس راهور جمع میشن برای شور دادن! دقیقا کی؟ وقتی که ما منتظریم دیگه مجلس از این پا اون پا کردن دست برداره و بالاخره خانم وزیر راه متخلف رو استیضاح کنه. هنوز دود اون آدمایی که تو بندر شهید رجایی سوختن تو هواست. کسی نگران نشده برایش کارزار درست کنه.
نماینده مجلس هم کار خاصی هم نمیخواد بکنه. فقط یک پرسشه که حقش به عنوان نماینده مردمه. اگر این نماینده مجلس نخواهد این کار رو بکنه، درگیری میلیونی خیابانی باید پاسخگویی تعلل و اعمال بی سابقه دولت و مجلس برای پوشاندن وقایع اخیر باشه.