Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers
Hello Abroad

Hello Abroad

This Weblog is for Foreingers

دریافت اخطار قانون اساسی پزشکیان

خلاصه سخنرانی مهم پزشکیان هنگام معرفی وزرا و برنامه های پیشنهادی پزشکیان در مجلس:

ما بدبختیم، بی چاره ایم

جایی که خیلی تاکید داشت روی این دو کلمه کل مجلس زمزمه شد خودش گفت من خلاصه وار و تیتروار میگم:

من از دولت شهید رییسی و روحانی و احمدی نژاد حمایت میکنم

صدای پزشکیان به ناله تبدیل شد و گفت: من از همه درخواست کمک میکنم

دو دقیقه مانده به انتهای سخنرانی تذکرات آئین نامه ای به پزشکیان شروع شد:

یکی گفت مبهم صحبت میکند. رییس‌جمهور جمهور باید برنامه ها و خط مشی کلی رو اعلام میکرد و چیزی نگفت

یکی دیگه هم گفت پزشکیان به جای اینکه خلاصه مناظرات رو اینجا تکرار کند الان باید دیدگاههایش رو بگوید.

یکی گفت می اومدی در مورد چند نرخی شدن ارز میگفتی. می اومدی دیدگاه رو میگفتی تا ما بدونیم چه بر سر ما قراره بیاید. شما یک فرصت استثنایی به عنوان رئیس جمهور در اختیارتون قرار گرفته و باید دیدگاههایت رو در مورد مسائل کشور میگفتی.

اگر قرار بود رئیس جمهور مشترک ما رو به فهم مشترک برساند تا معلوم بشود چرا رئیس جمهور به ازای هر وزیر نگفت چرا این رو اونجا انتخاب کرد و دلیل چه بود. 

سفیانی گربه را آرایش میکند

مشهوره که سفیانی از نوادگان ابوسفیان، سرخ و سفید است و چشمان آبی دارد. حالا ما نمیدونیم که کدوم یکی از نسل هایش امروز اینهمه جنگ راه انداخته.

شده ناتو و در جبهه گسترده ای در حال جنگه. این ناتو که امروز به عنوان گروه هفت شناخته میشه رو میگم. از یک بعد دیگه بعنوان ارتش اسرائیل شناخته میشه. از یک بعد با نام ناتو همکار اوکراین شده و از یک بعد با نام اسرائیل در جبهه غزه میجنگد.

اروپایی که سالها 365 روز سال نگاهش میکردیم و هوای تمیز داشت، آلودگی هوایش حالا بارها تا  700-800 رفته. مشخصه که در حال تولید ابزارهای جنگی هستند. نیرو اعزام میکنند و همچنان با هواپیماهایشان مواضعی تحت عنوان مواضع دشمن را منهدم میکنند.

اوکراین، زمانی نه چندان دور، بخشی از خاک روسیه بود. این کشور با انقلاب رنگی و با کمک صهیونیست بین المللی از روسیه جدا شد و بین آلمان و روسیه یک منطقه طولانی فاصله انداخت. دیگر قطارهای آلمان لازم نبود وقتی وارد کیف می شوند از مسکو اجازه بگیرند. کیف به آلمان نزدیک تر شده بود.

البته، فقط قطار نبود. گاز و امکانات سرزمینی هم لازم بود. آلمان نیاز داشت برای جمعیتی که دور خود جمع کرده بود، کشورگشایی کند.

همزمان این نیاز را کشورهای مختلف دوست و همکار آلمان حس میکردند. مثلا آمریکا چشم روی دریای خزر ایران به عنوان بزرگترین دریاچه دارد، درحالیکه دریاچه های دیگر در حال خشک شدن هستند.

انگلیس، از تعدد زبان و آنچه که به آن جهان چند قطبی می‌گویند خسته شده است. او یک فرهنگ لغت دارد، که هرچند وقت یکبار قداست آن را با پاک کردن زبان های دیگر باید برقرار کند.

انگلیس از اتحادیه اروپا به همین خاطر خارج شد، چون نمیخواست با زبانهای مهاجران مخدوش شود.

فرانسه، هنوز به برپایی نمایشگاه های به روز تکنولوژیک امیدوار بود. قبل از اینامثال  ایرانی ها چون دنبال تکنولوژی خارجی بودند بازار آنها را گرم می کردند. ولی باتحریم ها  بازار مصرف گرایانی مثل ایران، بازار نمایشگاهیشان کساد شد. دیگر ایرانی به وجد آمده نبود که مثلا رویایش نمایشگاه الکامپ باشد.

از سویی، سالها جنگ با سوریه از سال 2011 تا کنون بی نتیجه مانده بود. آمریکا در این کشور و سایر کشورهای همسایه با وجود حضور نظامی، دزد شناخته میشد و هرچه سریع تر باید خارج میشد.

اینها چیزهایی نبود که گروه هفت میخواستند. آنها میخواستند نازیسم و فاشیست و افرادی برگشته به دوره جهالت جنگ جهانی دوم شناخته نشوند. در عین حال به تخریب و استعمارگری نیز ادامه دهند. به عنوان مثال، همچنان چند کشور هستند که از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون بمب های شیمیایی خود را حفظ کرده و بلکه کارخانه های فعالی در این زمینه دارند. در حالیکه ایران زیر بار تحریم های ظالمانه آمریکایی اولویتش حفظ موجودیت کارخانه های خوراکی و غذایی میشود،

هزاران تن بمب شیمیایی

آمریکا، روسیه، لیبی، هند و آلبانی کشورهایی هستند که آشکارا سلاح شیمیایی دارند و داشتن آن را اعلام کرده‌اند. البته کشورهای دیگری هم هستند که ظن آن می‌رود سلاح شیمیایی داشته باشند. ازجمله آنها  کره‌، صربستان، آلمان، فرانسه، ترکیه و کانادا هستند. پاکستان عملا سلاح هسته دارد و آمریکا و روسیه باهم قرار دارند هر ماه یکی از موشک های هسته ای خود را به مرور از بین ببرند. در حالیکه ترامپ از این قرار نیز بیرون رفت. همچنین رژیم صهیونیستی که همواره درباره توان تسلیحاتی‌اش سیاست ابهام را در پیش گرفته و مثلا با وجود اینکه همه می‌دانند مسلح به سلاح هسته‌ای است اما داشتن آن را نه رد می‌کند و نه تأیید، و هر چند وقت سلاح های ممنوعه فسفری خود را به لبنان و غزه میریزد. اخیرا نشریات آمریکایی هم وجود چنین سلاح‌های مرگبار هسته ای را در رژیم صهیونیستی تأیید کرده‌اند.
این درحالیست که گزارش های خبری پس از جنگ پایان نیافته سه ساله اوکراین و روسیه، نشان از استفاده اوکراین از سلاح شیمیایی میدهد. اوکراین پهپادهای خود را مسلح به سلاح شیمیایی کرده که کشنده نیستند و قربانیان او پس از حمله دچار خفگی از ریه می‌شوند.

کورسک روسیه با 74 شهرک در کشورگشایی زلنسکیِ صهیونیست در اختیار او قرار گرفته است. این درحالیست که حامیان زلنسکی او را به همه گونه سلاحی مجهز کرده و ابایی هم در حمله به نیروگاه های هسته ای روسیه ندارند.  صهیون بین الملل زلنسکی را روی کار آورد، می توان گفت که این ارتش اسرائیل است که اکنون در جبهه اوکراین در حال نبرد با روسیه است.

از این جهت پوتین که تاکنون خوشتن دار بود، گفته تمامی خطوط قرمز ما را اوکراین رد کرده و خبری از آتش بس و مذاکره برای آن نیست.

از سمت جبهه مستقیم اسرائیل با مردم غزه و حماس هم کشورگشاهای ناتو در حال مبارزه هستند. در این سمت، نوع جنگ تحت عنوان کشور با کشور نیست، بلکه تحت عنوان جنگ ماشین کشتارجمعی اسرائیل با کودکان غزه است.

چهره هفت کشور برپا کننده نمایشگاه های تکنولوژیک باید همچنان معصوم بماند

رئسای جمهور هفت کشور کانادا، فرانسه، ایتالیا، آلمان، ژاپن و انگلیس باید معصوم باشند تا بتوانند برپاکننده نمایشگاه های علمی و صنعتی روز باشند. آنها با این رویا باید بمب های فراوانی را سر مردمی که به آنها آمار و ارقام میگویند بریزند و این کار اصلا بچه بازی نیست!

در عوض، هرآنچه در واقعیت باید به اینها انتساب داد، منتسب میکنند به دشمن. مثلا اگر پوتین، در صورت کشورگشایی اوکراین پاسخ او را داد، برایش چهره ای شناخته شده مثل هیتلر میسازند. چطوری؟

کافیست که تصاویر و عکس ها رو دنبال کنید. مثلا یک قد بلند چهره را که کل تصویر را گرفته و تنها اوست که سبیل هیتلری گذاشته در حال دست دادن با پوتین نشان میدهند، و در نگاه اول اینطور پوتین و سبیل هیتلری به چشم می اید ودر ذهن ناخودآگاه به هم نسبت داده میشوند. کافیست در چند جای دیگر هم جملات هیتلری به پوتین، رئیس جمهور کشور قربانیشون انتساب بدهند. نتیجه؟

بسیاری به خاطر اینکه پوتین عقاید هیتلری دارد، شورش کرده و دو هفته اخیر او درگیر خواباندن شورش ها بود.

یک چنین چیزی را هم قبلا به رئیس جمهور ما نسبت داده بودند. سال 1401، رئیس جمهور ایران قبل از اینکه از سانحه هلیکوپتر نجات بیابد باید به عنوان قاتل پاسخگوی قتل ژینا یا همان مهسا امینی می بود. جالب اینکه اعضای گروه هفت همه در تظاهرات علیه ایرانی قاتل، شهید جمهور رئیسی در آن سال شرکت کرده بودند.

با شهادت رئیسی به قول اون ور آبی ها حکومت آخوندی ضعیف شد و جا برای همتی چند هزار ملیارد تومانی و پزشکیان باز شد. یک مدت کوتاهی، اینها نقش تزریق کنندگان انرژی به آمریکا را بازی میکنند تا ترامپ روی کار بیاید و با یک جهش به جلو پیش روند،

در تمام این مدت جنگ از سمت اسرائیل با ریختن و خالی کردن بمب ها بر سر مردم غزه ادامه می یابد تا فلش پیروزی به سمت آمریکای جهان خوار برود.

باز با روی کار آمدن دولت غرب زده پرچم های هسته ای ایران بالا رفته تا پیراهن عثمان سه چهارسالی تن معاویه بماند.  می گن ایران ممکنه پذیرای سایت های هسته ای روسیه بشه. حالا اینم بهانه جدید صهیونیست ها علیه ایران و هسته ایش.

مشهد بیابونیه که خشکسالی داره

در حالیکه دستانم را بالای سرم به نشانه Love گذاشته ام این جمله رو به ترکی جستجو میکنم:

Mashhad'nın çok kedisi var

نتیجه جستجو جالبه. خروجی می آید مشهد شهرکی به نام Sanabad بوده که به خاطر شیعه 12 امامی و امام رضا رونق گرفته است. بعد از دید خودشون که ترک بودن اسم یک مکانی آورده بود که یکی از نواده های تیمور گورکانی بنا کرده بود. این جایش برام جالب بود که میگفت: مشهد آب و هوایی بیابانی و خشکسالی داره!

اصلا مشهد کوهستانی با کوهسنگی و کوههای بینالود و خلج اطراف مشهد پر نشده است و این شهر 4 فصل نیست.

روز اولی که رفته بودم هتلی در مرکز مشهد و با مدیرش صحبت میکردم حرف جالبی به من زد:

ایران با وجودی که ارزانترین هزینه سفر را برای گردشگران دارد، ولی مسافر خارجی نداره. منظورش چند نفر عربی که برای زیارت می آیند نبود.

من ازش پرسیدم: چرا؟

در حالی که مقنعه اش افتاده بود، گفت به این خاطر که سواحل ایران انقدر آزاد نیست که کسی بتونه بره آنجا و حمام آفتاب بگیره و خودش رو برنزه کنه! خارجی ها از برنزه کردن خیلی خوششون می آید.

اون موقع ضد آفتاب خوب یک میلیون بود. گفتم من خاله هام همه جنوب زندگی میکنند و همه از دم ضد آفتاب یک میلیونی میزنند. فکر نکنم کسی بخواد با این اشعه های مضر آفتاب حمام بگیره و برنزه بشه!

حالا ما بخوایم بریم ترکیه نگاه میکنیم مثلا استانبولش با وجود آلودگی هوا خوبیش اینه که رطوبت 79% داره. وقتی این درصد رطوبت رو میبینی، میگی خب در این شرایط اونها مشهد رو بیابونی میبینند دیگه. 

به هرحال، اونقدر هم تبلیغ ایرانی برای ترک زبان ها نشده که لااقل علاقه پیدا کنند که گربه هایمان رو وسط پارک ها ببینند. زبان فارسی هم که براشون رایگان تبلیغ نمیشه. در نتیجه، ترکیه جای بهتریه برای سفر توریستی تا ایران

خود ترکیه هم با وجود همسایگی با ایران به دومین شهر بزرگ کشورمون که اتفاقا سهم بزرگی از درآمدش از گردشگری درمی آید به چشم توریستی نگاه نمیکنه. نگاه میکنه یک نواده تیمور گورکان داشته که اونجا ترک بوده و یک آب و هوای بیابونی تر داره و یک صحن پیامبر اعظم حرم امام رضایش داره که یک درخت یا فضای سبزی از تویش دیده نمیشه. با خودش میگه این چه مزیتی برای من داره؟!

از اون طرف هم هتلداران مشهدی که اصل درآمدشون از زیارت زوار هست رو نمیبینیم که بیایند ایران رو از این جهات تبلیغ کنند. هر روز یک هتل جدید در مرکز شهر تاسیس میشه و نگاه کسی که هتل تاسیس میکنه اینه که کارگر ارزانتر چطور برای خودش جور کنه. اون اصلا نگاه نمیکنه که بخشی از درآمدش رو برا گردشگری زیارتی بذاره. وسط کوه ها و در دشت مشهد هتل زده و حرف از سواحل ایران میزنه!

وسط کوه ها و دشت مشهد هتل زده و با ساندویچیش در شهرک صنعتی قصد داره ایران رو با جاسوسی و خیانت به دوره اصلاحات ارضی برگردونه و از ارباب-رعیتی حمایت میکنه تا زمین های حاشیه مشهد پیشرفت نکنه، و اون به قیمت مفت برداره برای خودش.

هتل داران به توسعه اطراف مشهد توجهی نمیکنند.

الآن، مشهد یک موجهای آبی در شهرک غرب مشهد زده که به خاطر مخاطبان زیادش به طور میانگین یک روز به سفر مسافران افزوده. یعنی اگر میخواستند میتونستند مسافر رو به جاهایی به جز مرکز مشهد هم هدایت کنند.

پزشکیان ایندفعه از رهبری خرج میکنه

پزشکیان قبلاً از امام علی خرج می‌کرد تا برای خودش آبرو جمع کنه. حالا شروع کرده از آبروی رهبری واسه خودش خرج کنه. به نظر میاد اون کافی نبود. پزشکیان این دفعه از رهبری خرج می‌کنه. سری قبلی از خاتمی و ظریف خرج می‌کرد. حالا اونا رو گذاشته کنار باید خرجشو از رهبری در بیاره. 

واسه اینکه امام علی احتمالاً در نهج البلاغه قدیمی بوده.

ظریف از شورای راهبردی استعفا داد و دلیلش را که اعلام کرد این بود که این همه گزینه اعلام کرده بود و پزشکیان فقط برخی مهره‌ها که نظر خودش بوده را انتخاب کرده. ظریف گفته که پزشکیان از مجموعه نفرات اول که ارائه کردیم، فقط سه نفرشونو انتخاب کرده.

معلوم شد اینکه پزشکیان میگه از نظر کارشناسا باید استفاده کنه منظورش سوء استفاده از  اسم کارشناس‌هاست. یعنی کارشناسا رو بیاره اسمشون رو بلند کنه بعد کار خودشو انجام بده. خودش که هی می‌گفت نمی‌تونم نمی‌کنم بلد نیستم.

تمام دیشب در واکنش به استعفای ظریف بوی بنزین همه جا رو گرفته بود. همزمان هم که طرح هوشمندسازی کارت سوخت الکترونیکی داشت اجرا می‌شد  این ترس مردم از کمبود بنزین رو تشدید می‌کرد‌.

واکنش مردم به هر خبری با بنزین هست. در نتیجه این واکنش

من می‌گشتم ببینم چه خبره. ترامپ گفته امشب جنگ میشه یا نه؟ نگاه می‌کردم خبر مال ۶ روز پیش بوده. باز می‌گفتن که خبر جنگ با اسرائیل از سمت دشمن بازپخش شده.

دیگه تا خبرش خوب همه جا پخش شد و هرکس یک نظری داد بالاخره من فهمیدم قضیه چی بوده. ظریف که معلوم میشه بین اصلاح طلب‌ها محبوبیت داشته استعفا داده. و بلکه این همون عامل تحمل پزشکیان براشون بوده.

برخی وقتی ظریف استعفا داد از لفظ جنگ استفاده کردند و گفتند این ظریف نحیف بوده و برای بحران‌های جنگی چندان مناسب نبوده!

همون موقع که ما این پزشکیان عزل و نصب می‌کرد و ظریف می‌گفتش که نه اینطوری نیست ما انتخاب می‌کنیم.

کلا اصلاح طلبها دارن میگن که این آدما که ما انتخاب کردیم تایید رهبری رو دارن که اگر رهبری تکذیب کنه، میگن دیدین رهبری نذاشت آدمای خوبو بیاریم، نذاشت کار کنیم. همیشه هم میگه، تکذیبم نکنه که مجلس سریع رای بده قبول شن برن

هی می‌خوان بگن نمی‌ذارن ما کار کنیم. الان اگه مجلسم تایید نکنه میگن نگاه مجلس جلومونو گرفت. به این کابینه الان میگن پیرترین کابینه میانگین سنی شون ۶۰ ساله. یه مشت پیرمرد آورده که بخوان هم نمی‌تونن کار کنن.

حالا وزیر پیر باشه یه چیزی، معاون اجراییتم میاری پیرمرد انتخاب می‌کنی. در حالی که معاون اجرایی همش باید بدو بدو بکنه. 

میانگین سنی کابینه روحانی ۵۸ سال بود. میانگین سنی کابینه رئیسی ۵۲ سال بود. کل کلاس کابینه روحانی به همون آذری جهرمی بود. با همون اون شده بود ۵۸ سال. آذری جهرمی که اومد اینترنت بین الملل رو در ایران قطع کرد. بعد می‌گفت خودم توییتر دارم اینترنت ما با شما فرق می‌کنه. ماها فیلتر نیستیم شما آخرینا فیلتر هستین. قشنگ آدمو یاد جمله قلعه حیوانات می‌نداخت که برخی برابرتر ند. همون آذری جهرمی که با تیشرت با دخترا عکس می‌گرفت. اینم جوون کابینه روحانی.

حالا جالب اینجاست که ما رسانه‌ها رو دنبال می‌کردیم و خیلی‌ها حرف نمی‌زدند. قشنگ باید می‌رفتیم توییترا رو که فیلتر شده بود می‌دیدیم. اظهار نظرها رو باید نگاه می‌کردیم. کلی طول کشید تا من خبر ظریف رو رسمی پیدا کردم. خود ظریف گذاشته بود من استعفا دادم. باز بقیه اعضای تشکیل دهنده کابینه پزشکیان همه توییت کرده بودن ما استعفا رو دیدیم. همینطور هی می‌گفتن دیدیم دیدیم تا این بنزین ما رو خفه کرد.

آذری جهرمی احتمالاً گند خیلی بزرگتری داره و هنوز معلوم نشده تا فرصت رونماییش پیش نیومده. او خیانت بزرگتری می‌خواد به ما بکنه.

تضمینی برای موفق بودن برندسازی صنعت غذایی در ایران نداریم

کشور ترکیه برای کیک دو اصطلاح دارد:

آنکه خامه کشی شده باشد یعنی پاستا (pasta) و آنکه مثل بخشی از نان های ما عرضه میشود به عنوان kek شناخته میشود. نان هم به طور جدا کلمه مشخصی در ترکی استانبولی دارد که میشود: ekmek

در ایران کیک همان کیک هست. باقی هرچه باشد شیرینی شناخته میشود، و این شیرینی حتما باید منشئی داشته باشد: مثلا شیرینی دانمارکی، شیرینی آلمانی، اشترودل و امثالهم زیاد داریم.

یک دوره قنادی های ما در پی اهانت دانمارک به پیامبر، نام شیرینی دانمارکی که سالهاست در ایران تولید میشود را تغییر دادند به شیرینی گل محمدی که استقبال هم شد، ولی در سطح همان قنادی ها ماند و صنایع برندساز ما مثل نان رضوی همچنان بسیاری از شیرینی ها و حتی کیکهایشان را با نام دانمارک میسازند!

برندهای ما وقتی نان تحفه خود را وارد بازار میکنند یک شرکت همکار ندارند، بلکه کلی شرکت همکار در سرتاسر اروپا دارند. مثال زیر رو نگاه کنید:

نان لواش بی کیفیت مزرعه با بسته بندی و آرد سفید عرضه شده و نوشته: با همکاری شرکتهای konig آلمان، bohler سوئیس، موندیال خورنی و آیلاپک ایتالیا!

یک نان بی کیفیت و انقدر حامی!؟

ما نان لواش سبزواری در همین مشهد داریم که در تنور پخته میشود و بسیار خوشمزه تر و با کیفیت تر از این نان لواش بسته بندی کارخانه ای با اینهمه حمایت خارجیست. چقدر بسته نان بگیریمو به زور به خورد پرنده هامون بدیم؟ نمیخورند هم. مورچه هم رد میشه نگاه چپش نمیکنه!

سوراخ های این نان لواشه ریزه و میشه نان لواش کارخانه ای. با یک سوراخ گنده تر و با همان آرد سفید نول باز یک نان دیگه میزنند و بهش میگن: نان سنگک!

اصلا مهم نیست که فرآیند تخمیر و روی سنگ پخته شدن را طی کرده باشه، مهم اینه که چند برند خارجی حامی داره و سوراخ های نانش هم شبیه نان سنگکه.

اواخر دوره روحانی نمیدونم هوش مصنوعی بود یا آدم بود. هربار روابط عمومی شبکه خبر پخش میشد صدای فقط دو نفر پشت تلفن رو میشنیدی:

یکی دانشجو معلم بود که شاکی بود از حقوق کمش نسبت به معلم ها و میگفت چه فرقی ما با بقیه داریم؟ و دیگری یکی بود که همه اش از نان های سنتی و محلی ما مینالید. میگفت کیفیت نان هامون پایینه و نمیتونه بخوردشون.

این دو نفر برنامه روابط عمومی شبکه خبر رو 365 روز سال پر میکردند. ما هم هر روز گوش میکردیم.

همون موقع هم برنامه مناظره پخش میشد که بله نان های حجیم گرونتر از نانهای سنتی عرضه میشوند و نانهای سنتی که مردم برای خریدشان صف میگیرند به دلیل یارانه ایست که میگیرند، وگرنه دلیل دیگری ندارد و رقابت نیست.

آدم خسته میشه از این حجم تماس شنیدن در 365 روز سال و اونهمه انکار با کیفیت بودن نانهای سنتی، آنهم در شهرهای بزرگ کشور با وجود گردشگر و زواری که دارند.

من از همان موقع به صورتهای مختلف اعتراضم را اعلام کردم. اما نتیجه چه؟ هیچ

برندی که تبلیغ ده تا برند خارجی و اروپایی و آمریکایی پشت سرش هست، در حال رقابت با کارخانه های سیمان منطقه خوش آب و هوای شهر هم هست. کلی زحمت کشیده که جایگاهش رو به عنوان کارخانه عرضه نان در مقایسه با کارخانه های بتن در منطقه بالا ببرد. وجودش لازم بوده، ولی حامی از ساختار داخلی نداشته، و شاید هم از همان ابتدا با ظاهر آدم خوبه ظاهر شده تا رد گم کنی باشه.

امروز نگاه میکنی حتی در دولت رئیسی که بعنوان دولت درخشان ازش یاد میشه این نان قراره مسیری از سمت اروپا و آمریکا طی کند و این مسیر فعلی و کنونی مناسب حالش نیست:

برندی به نام فرانچایز:

قرار نیست کسی تضمین کند که فرهنگ غذایی ایرانی به دقیق ترین شکل در داخل و خارج از کشور ارائه شود. موسسه ای برای این تضمین تاسیس نشده است و برعکس قرار است همه نانوایی های قدیمی و سنتی و حتی رستوران ها و کافی شاپ های ایرانی هم زیر لقای یک برند بروند، و آن برندی نیست به جز:

Franchaize KFC که منشا آمریکایی دارد.

سیاستمدار ما متوسط درآمد یک نانوایی را حساب کرده و دیده که خرجش زیاد است. اولا اینکه دیگه به نانوایی های تازه تاسیس دیگر یارانه نمیدهند. دوما برای اون قدیمی ها  گفته برین زیر لقای برند کی اف سی تا در جهان معرفی بشین و ما از اون حمایت میکنیم! شما هم لازم نیست خودتون کاری بکنید. آدم یاد اواخر انقلاب سفید دوره پهلوی می افته که اربابها خورده زمین های کشاورزان رو ازشون میخریدند و نمیگفتن هم که داریم زمین هاتون رو ازتون میخریم، میگفتن اینجا رو امضا کنید و شما لازم نیست کشاورزی کنید و ماها پولش رو در عوض، در عرض چند سال بهتون میدیم!

فرانچایز: برندی برای آینده فروشگاه های زنجیره ای ایران که خیلی چیزها اعم از نانوایی ها، کافی شاپ ها و رستورانها رو در بر میگیره ویا به عبارتی میبلعه. مادامیکه فرانسه هست، این برند هم هست. ایلات کنتاکی آمریکا هم مهم نیست تو عنوانش بیاد. کی اف سی از ایالت کنتاکی آمریکا می آید و به فروشگاه‌های زنجیره ای مرغ کنتاکی Kentucky fried chicken اشاره می‌کنه و معمولا با عنوان در کنار Franchise می آید. جمع آمریکا و فرانسه با تابلوی پپسی و حمایت از محصولات حامی اسرائیل

متن خبر در مورد نانوایی هامون که باید زیر بار KFC franchise برند به این صورته:
محمد جلال، مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی معتقده نان آخرین سنگر معیشتی جامعه تلقی می شود و از این رو تصمیم گیری در خصوص این کالای استراتژیک با حساسیت های ویژه ای روبروست. فاز یکش رو سهمیه بندی طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد و نان معرفی کرده و گفته که در فاز دوم هم از این دو ابزار بهره ای نخواهند برد و تنها با ابزارهای غیرقیمتی و تشویقی، طرح را پیش میبرند.

قیمت های نان رو دارند جهانی سازی میکنند. چطوری؟

همونطور که همه امروز از اسنپ آمریکایی بهره بردند و به مذاقشون چسبیده، نانوایی های سنتی هم در کشور تبدیل به نانوایی های زنجیره ای خواهند شد و تحت لیسانس با الگوی فرانچایز تابلوی برند می گیرند و با کیفیت برندی که دریافت کرده اند مکلفند نان عرضه کنند. مثل فروشگاه های زنجیره ای. این اقدام رقابت را بین چهار تا پنج برند در کشور شکل می دهد.

اینجایش هم بگم که ما قبلش هم برندی جدا از حمایت آمریکا و اروپا برای برند شدنش نداشتیم. مثلا همون برند نان بی کیفیت بالا رو در نظر بگیرید که اسم 4-5 تا شرکت آلمانی، ایتالیایی و سوئیسی به نیابت از آمریکا رو می آره و میگه همکار من اینها بوده اند!

بانکها هم رسما اعلام کرده اند که تضامن بانکی از بین رفته و دیگه وام خوداشتغالی هم به کسی نمیدهند.

به جز این، قبلا هم نانوایی تازه تاسیس نان هایش به نرخ دولتی محسوب نمیشد و به نرخ آزاد باید میپخت و عرضه میکرد.

حتی ترکیه که همسایه غربی ماست، اینطور نیست. برای اون هم اینطور نبوده که کشورهای غربی، اروپایی و آمریکایی خواسته باشند که صنایع غذاییش مستقل رشد کند. این تفاوت kek و pasta رو باید وارد صنایع غذایی ترکیه شده باشی تا بدونی. مراکز آموزش زبانهای متعلق به آمریکا موقع آموزش کیک از کلمه پاستا استفاده میکنند و به جای پاستا هم برایشان ماکارونی در نظر گرفته اند. ماکارونی از مکرون فرانسه خوبه باشه و پاستا از ایتالیا؟!

با وجود اون همه هجمه، ترکیه از نظر صنعت غذایی و کافی شاپ و رستوران نسبت به ایران سر هست. برخی دلیلش رو وجود گردشگران فراوان این کشور میدانند که کافی شاپ ها و رستورانهای ترکیه را رونق داده اند.

از یک طرف آمریکا آموزش همه زبانها رو به جز فارسی رایگان کرده است. آموزش زبان فارسی هم نداره. از طرفی پیشنهاداتی مثل برندسازی تحت لقای پپسی، کوکاکولا، اسنپ، تپسی و فرانچایز کی اف سی میده و به شدت با 365 روز اعتراض به صف های طولانی مردم در نانوایی نان محلی ایران را زیر سوال میبرد. از آنطرف هم فقط قدیمی های ما و سیاستمداران ما هستند که دارند از مزایای بازاریابی با برندهایی مثل کوکاکولا و پپسی بهره میبرند. مثلا کوکاکولا میره سراغ اینها و بازاریابیشون میکنه. سایر شرکت های ما الآن سر وجود داشتن و حفظ موجودیت به عنوان شرکت های مستقل و استارتاپی مونده اند تا ببینند که چطور شد همه جا رو یا اسنپ گرفت یا فرانچایز! از آنجا هم که یکی یه دونه ریسکی هست، همیشه یک دومی می آرند:

کوکاکولا لباسش رو عوض کنه میشه پپسی. اسنپ لباسش رو عوض کنه میشه تپسی. بعد اگر اینها ماندگار شدند، باز بقیه رو هم می زایند. میشه دختر دونالد ترامپ که با اونهمه خوشگلی سه تا بچه صهیونیست آورده، و اونوقت ماها یک دونه بچه رو یا به زور داریم، یا اصلا شوهرش رو نداریم.

پسران و شوهرانمون رفته ان جایی که فایده ای داشته باشند. رفته اند با کدخداها در شرق و غرب ازدواج کرده اند و اینجا ما تحت لقای برندهای بزرگی مثل اسنپ داریم از این ور میریم اونور و نان با برند فرانچایز میخوریم.